شوره زاریست دلم ،دشت غزل خیز که نیست
شوره زاریست دلم ،دشت غزل خیز که نیست
بی حضورت غزلم شعر دل انگیز که نیست
شده دنیا قفسم می گذرد عمر ولی
زندگی کنج قفس خاطره آمیز که نیست
شهریاری دگرم هر غزلش شرح من است
حال من خوشتر از آن شاعر تبریز که نیست
یا هم آغوش گلی یا تنت از جنس گل است
مثل عطر خوش تو (بوی دلاویز) که نیست
بیقرار تو ام و بی خبر از حال منی
مثل پیمانه ی من صبر تو لبریز که نیست
کرده خون چشم تو هر بار دلم را بس نیست؟
خم ابروست بر آن خنجر چنگیز که نیست
بی حضورت غزلم شعر دل انگیز که نیست
شده دنیا قفسم می گذرد عمر ولی
زندگی کنج قفس خاطره آمیز که نیست
شهریاری دگرم هر غزلش شرح من است
حال من خوشتر از آن شاعر تبریز که نیست
یا هم آغوش گلی یا تنت از جنس گل است
مثل عطر خوش تو (بوی دلاویز) که نیست
بیقرار تو ام و بی خبر از حال منی
مثل پیمانه ی من صبر تو لبریز که نیست
کرده خون چشم تو هر بار دلم را بس نیست؟
خم ابروست بر آن خنجر چنگیز که نیست
۲.۳k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.