شهید مهدی زین الدین

🌹 شهید مهدی زین الدین🌹

#خاطرات

چند تا سرباز، از قرارگاه ارتش مهمات آورده اند. دو ساعت گذشته و هنوز یک سوم تریلی هم خالی نشده، عرق از سر و صورتشان می ریزد. یک بسیجی لاغر و کم سن و سال می آید طرفشان. خسته نباشیدی می گوید و مشغول می شود. ظهر است که کار تمام می شود.سربازها پی فرمانده می گردند تا رسید را امضا کند. همان بنده ی خدا، عرق دستش را با شلوار پاک می کند، رسید را می گیرد و امضا می کند.


💠 کانال مکتب الشهدا💠
@maktab_o_shohada
دیدگاه ها (۱)

#پدر واژه بزرگیستاین روزهـا همه به یادفرق شکافته پدریغریبانه...

پیوستہ دعاے حضرت علے علیہ السلام را بر لب زمزمہ میڪرد:"اِلهے...

✧✦•﷽‌ ✧✦•چادرت ای ماه من! آغاز صبحی دیگر استابروانت زیر ابر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط