کسی رفاقت ما را محک نخواهد زد
کسی رفاقت ما را محک نخواهد زد
نگو که دوست به زخمم نمک نخواهد زد!
درختِ خم شده از ترس خنده های تبر
به باغبان حرفی از کمک نخواهد زد
جهان رسیده به جایی که دیگر از این پس
کسی دم از درد مشترک نخواهد زد
برای فاصله ها، چشم، تر نخواهد شد
برای عشق، کسی غمبرک نخواهد زد
برو عزیز که من با خزان خویش خوشم
دلم برای بهار تو لک نخواهد زد
نگو که دوست به زخمم نمک نخواهد زد!
درختِ خم شده از ترس خنده های تبر
به باغبان حرفی از کمک نخواهد زد
جهان رسیده به جایی که دیگر از این پس
کسی دم از درد مشترک نخواهد زد
برای فاصله ها، چشم، تر نخواهد شد
برای عشق، کسی غمبرک نخواهد زد
برو عزیز که من با خزان خویش خوشم
دلم برای بهار تو لک نخواهد زد
۶۵۲
۱۶ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.