و چون با امام حسین علیه السلام به جز خاندانش کسی نماند، ع
و چون با امام حسین علیه السلام به جز خاندانش کسی نماند، علیّ بن الحسین علیه السّلام که از زیبا صورتان و نیکو سیرتان روزگار بود برای جنگ بیرون آمد و از پدرش اجازه جنگ خواست. حضرت بلافاصله به او اجازه داد. سپس نگاهی مأیوسانه به او کرد و چشمان خودرا به زیر افکند و اشک ریخت، سپس فرمود: بارالها! شاهد باش جوانی که در صورت و سیرت و گفتار شبیهترین مردم به پیغمبرت بود به جنگ این مردم رفت. ما هر گاه به دیدن پیغمبرت مشتاق می شدیم به این جوان نگاه می کردیم.
۳۳۰
۰۶ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.