🔰 شیخ جعفر آقا مجتهدی و احسان به سادات
🔰 شیخ جعفر آقا مجتهدی و احسان به سادات
حجت الإسلام گلمحمدی نقل کردند:
روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود میلرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
بعد از ظهر همان روز که به منزل آقای مجتهدی رفتم، ایشان نگاهی به من کرده و تبسمی نمودند. آنگاه فرمودند:
آقاجان، ائمه اطهار (علیهمالسلام) به شما توجه دارند.
عرض کردم: من به غیر از معصیت و شرمندگی کاری نکردهام.
فرمودند:
خیر آقاجان، اینطور نیست که میفرمایید، شما کارهای خوبی انجام میدهید.
پرسیدم مثلاً چه کاری؟ مجدداً تبسمی نموده و فرمودند:
شما به اولاد ایشان محبت دارید، بله، به یکی از اولاد ایشان محبت چشمگیری کردهاید، ائمه اطهار (علیهمالسلام) هم در قبال آن به شما لطف دارند
آقای مجتهدی طوری صحبت میکردند که گویا عبایی را که به آن سید محترم داده بودم دیده بودند!
📚 لاله ای از ملکوت/حمید سفید آبیان
#والیان_نور #باز_آی
حجت الإسلام گلمحمدی نقل کردند:
روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود میلرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
بعد از ظهر همان روز که به منزل آقای مجتهدی رفتم، ایشان نگاهی به من کرده و تبسمی نمودند. آنگاه فرمودند:
آقاجان، ائمه اطهار (علیهمالسلام) به شما توجه دارند.
عرض کردم: من به غیر از معصیت و شرمندگی کاری نکردهام.
فرمودند:
خیر آقاجان، اینطور نیست که میفرمایید، شما کارهای خوبی انجام میدهید.
پرسیدم مثلاً چه کاری؟ مجدداً تبسمی نموده و فرمودند:
شما به اولاد ایشان محبت دارید، بله، به یکی از اولاد ایشان محبت چشمگیری کردهاید، ائمه اطهار (علیهمالسلام) هم در قبال آن به شما لطف دارند
آقای مجتهدی طوری صحبت میکردند که گویا عبایی را که به آن سید محترم داده بودم دیده بودند!
📚 لاله ای از ملکوت/حمید سفید آبیان
#والیان_نور #باز_آی
۲۷۰
۰۳ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.