دوازدهمین شهید ماه افسران؛ شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
دوازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
yon.ir/nfYGn
🔴 مدیون و نمک گیر امام حسین(ع)
در محلی هیئت راه انداخته بود که ساکنان مستضعف و محرومی داشت. دلیلش را هم میگفت: «آنها سطح فرهنگی مذهبی پایینی دارند و هنر این است که پای اینطور افراد را به مجلس عزاداری اهل بیت باز کنیم. بعد ادامه داد که آنها به لحاظ مالی هم در مضیقه هستند و اگر غذایی بدهیم تعدادی مستحق را سیر کردهایم.» او تمام تلاش خود را میکرد که افرادی را جذب هیئت کند که از خدا و #اهل_بیت فراریاند.
مدتی که گذشت گفت: «میخوام یک وعده غذای گرم به هیئت بدم.» من گفتم: «تو که نمیتونی از اونها پول جمع کنی. در آمدی هم که نداری؛ هر چی هم که داری خرج هیئت میکنی، از کجا میخوای هزینه غذا رو بدی؟» گفت: «خدا بزرگ است.»
واقعا توکل زیادی به خدا داشت که همین باعث شد هر هفته هزینه شام هیئت از خانواده و فامیل جور میشد. خودم هم آشپز هیئت شده بودم. برخی اوقات که واقعاً چیزی نبود که با آن برایشان غذا بیزم، میگفتم: «این هفته شام نده.» میگفت: «هر طور شده باید شام رو بدیم.» دیگر کنجکاو شده بودم که چرا این قدر اصرار دارد شام بدهد. مصطفی میگفت: «اول این که با غذایی که میخورند مدیون و نمک گیر #امام_حسین(ع) میشوند و دوم این که لقمههای حلال، آنها را از ارتکاب به گناه و معصیت باز میدارد.» همین دیدگاه او باعث شده بود، هیئتی که با چهار نفر شروع شده و در محلی با زیربنای کمتر از ۵۰ متر پا گرفته بود به جایی رسید که کوچه هم مملو از عزاداران میشد.
مادر شهید
برگرفته از کتاب سید ابراهیم
👥 کانال افسران جوان جنگ نرم:
t.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
yon.ir/nfYGn
🔴 مدیون و نمک گیر امام حسین(ع)
در محلی هیئت راه انداخته بود که ساکنان مستضعف و محرومی داشت. دلیلش را هم میگفت: «آنها سطح فرهنگی مذهبی پایینی دارند و هنر این است که پای اینطور افراد را به مجلس عزاداری اهل بیت باز کنیم. بعد ادامه داد که آنها به لحاظ مالی هم در مضیقه هستند و اگر غذایی بدهیم تعدادی مستحق را سیر کردهایم.» او تمام تلاش خود را میکرد که افرادی را جذب هیئت کند که از خدا و #اهل_بیت فراریاند.
مدتی که گذشت گفت: «میخوام یک وعده غذای گرم به هیئت بدم.» من گفتم: «تو که نمیتونی از اونها پول جمع کنی. در آمدی هم که نداری؛ هر چی هم که داری خرج هیئت میکنی، از کجا میخوای هزینه غذا رو بدی؟» گفت: «خدا بزرگ است.»
واقعا توکل زیادی به خدا داشت که همین باعث شد هر هفته هزینه شام هیئت از خانواده و فامیل جور میشد. خودم هم آشپز هیئت شده بودم. برخی اوقات که واقعاً چیزی نبود که با آن برایشان غذا بیزم، میگفتم: «این هفته شام نده.» میگفت: «هر طور شده باید شام رو بدیم.» دیگر کنجکاو شده بودم که چرا این قدر اصرار دارد شام بدهد. مصطفی میگفت: «اول این که با غذایی که میخورند مدیون و نمک گیر #امام_حسین(ع) میشوند و دوم این که لقمههای حلال، آنها را از ارتکاب به گناه و معصیت باز میدارد.» همین دیدگاه او باعث شده بود، هیئتی که با چهار نفر شروع شده و در محلی با زیربنای کمتر از ۵۰ متر پا گرفته بود به جایی رسید که کوچه هم مملو از عزاداران میشد.
مادر شهید
برگرفته از کتاب سید ابراهیم
👥 کانال افسران جوان جنگ نرم:
t.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
۶۳۶
۰۷ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.