دلم گرفته بود قلمی برداشته و به جان ذهن افتادم تا شای

دلم گرفته بود ... قلمی برداشته و به جان ذهن افتادم تا شاید بتوانم دلیل اینهمه دلتنگی وبی حوصلگی را از کامش بیرون بکشم...
.
هرچه بیشتر می کاویدم کمتر واژه ای درخــورِ وصف احوالم یافت میشد...
دستِ آخر قلم را قلاف کردم و گفتم:
_بازهم معلوم نیست چه مرگم شده است!😞
این از آن دردهای بی درمان است .
از آن دردها که نسخه ی گــذرِ زمان هم نمیتواند درمانش کند!
چیزی شبیه دردِ فراق...
.
اما من که را گٌــــم کرده ام؟!😢
.
.
.
این حدیث امیرالمومنین ع اشکم را درمی آورد...
حس میکنم شاید این دلتنگیهای ناگهانی بهانه ایست تا
یادَم نرود در بینِ شلوغی های این شهــــــرکسے با ما زندگی میکند که
دردِ بی درمان من گوشه ای از درد انتظارِ او هم نمیشود،همآنکه قرنهاست دست بر دعا برداشته و به انتظار نشسته است و در درد و رنج همه ی پیروانش هم شریک است... .😢
👈 و ما
هــــــمچنان
بجای بـــــــاز کردن
بغض چندصـــــــد ساله ی او
قصور را مُـــدام به گردن هم می اندازیم!👉
.
من اگر بنشینم،تو اگر بنشینے
چه کَســـــے برخیــــــــزَد ؟؟!
من اگر برخیزم تو اگر برخیزی
یــــــــــــــــــــار برمیخیزد!!
. .
یابن الحسن! کجـــــایی آقا؟!
بیا باهم گریه کنیــــــــم...
#کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
دیدگاه ها (۱)

نمدین:@namadinsell

خدایاااااا دلم بدجور برای حرم تنگ شده خودت یه معجزه کن میلاد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط