☆فیک عضو هشتم☆
☆فیک عضو هشتم☆
پارت¹⁷
با استرس از خواب بیدار شدم و متوجه ی چیزی شدم یک کت و دامن روش یک نامه بود رفتم جلو تا نامه رو بخونم
[سلام میدونم امروز اودیشن داری برو موفق باشی از طرف مامان]
بغض گلومو گرفت ولی برتی گریه کردن دیر شده بود سری پوشیدم و راه افتادم تو مصیر سعی میکردن که استرسمو کنترل کنم رسیدم به کمپانی بین اون شلوغی قیافه ای یه چشمم خورد جئون جونگ کوک شوخی میکنی اون چرا اینجاست نگاهمون به هم قفل شد ولی من سری چشمم را کشیدم
*خانم مین ات
+بله
_بفرمایید تو
_______________
(ویو کوک)
خیلی برای امروز تمرین کردم که بتونم امروز اودیشن بدم این رویای من بود توی کمپانی ی هایب بودم که متوجه نگاه سنگینی رو ی خودم شدم اون دختر حتمی اینجا هم میخواد دردسر درست کنه که نگاهش رو دزدید و رفت
____________
ویو ات
وارد اتاقی شدم ۲ مرد و۲ زن به عنوان داور اونجا حضور داشتن
~خب شروع کنید
+من مین ات هستم امیدوارم که قبولم کنید
و شروع کردم به خواندن با حیرت به من نگاه میکردن فکر نمی کردم بتونم آنقدر خوب بخونم که چشماشون از حدقه بیرون بزنه بعد از پایان اجرا هر چهار نفر شروع کردن به نوشتن روی برگه ای و مشورت باهم یکیشون به نمایندگی همه گفت
~خیلی خوب خوندین و ما لذت بردیم فردا جواب آزمون براتون ارسال میشه
___________________________
شرط ۱۰ لایک ۱۰ کامنت
مرسی از حمایتاتون💙
پارت¹⁷
با استرس از خواب بیدار شدم و متوجه ی چیزی شدم یک کت و دامن روش یک نامه بود رفتم جلو تا نامه رو بخونم
[سلام میدونم امروز اودیشن داری برو موفق باشی از طرف مامان]
بغض گلومو گرفت ولی برتی گریه کردن دیر شده بود سری پوشیدم و راه افتادم تو مصیر سعی میکردن که استرسمو کنترل کنم رسیدم به کمپانی بین اون شلوغی قیافه ای یه چشمم خورد جئون جونگ کوک شوخی میکنی اون چرا اینجاست نگاهمون به هم قفل شد ولی من سری چشمم را کشیدم
*خانم مین ات
+بله
_بفرمایید تو
_______________
(ویو کوک)
خیلی برای امروز تمرین کردم که بتونم امروز اودیشن بدم این رویای من بود توی کمپانی ی هایب بودم که متوجه نگاه سنگینی رو ی خودم شدم اون دختر حتمی اینجا هم میخواد دردسر درست کنه که نگاهش رو دزدید و رفت
____________
ویو ات
وارد اتاقی شدم ۲ مرد و۲ زن به عنوان داور اونجا حضور داشتن
~خب شروع کنید
+من مین ات هستم امیدوارم که قبولم کنید
و شروع کردم به خواندن با حیرت به من نگاه میکردن فکر نمی کردم بتونم آنقدر خوب بخونم که چشماشون از حدقه بیرون بزنه بعد از پایان اجرا هر چهار نفر شروع کردن به نوشتن روی برگه ای و مشورت باهم یکیشون به نمایندگی همه گفت
~خیلی خوب خوندین و ما لذت بردیم فردا جواب آزمون براتون ارسال میشه
___________________________
شرط ۱۰ لایک ۱۰ کامنت
مرسی از حمایتاتون💙
۲.۴k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.