بهار آمده اما هوا هوای تو نیست

#بهــــار آمده اما هــوا هــوای تو نیست
مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست

بـــه شوق شــال و کلاه تـــو برف می آمد...
و سال هاست از این کوچه رد پای تو نیست

نسیم با هوس رخت های روی طناب
به رقص آمده و دامن رهای تـو نیست

کنــــار این همه مهمــــان چقـــــدر تنهایـــم!؟
میان این همه ناخوانده،کفش های تو نیست

بــــه دل نگیر اگـــر این روزهـــا کمی دو دلــــم
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست

به شیشه می خورد انگشت های باران...آه...
شبیه در زدن تــــو...ولـــــی صدای تـــو نیست

تــــو نیستی دل این چتــــر،  وا نخــــواهد شد
غمی ست باران...وقتی هوا هوای تو نیست...
دیدگاه ها (۱)

#پشت پنجرهبویبهار می آید..در اتاقِ من اماپاییزنفس میکشدهنوز....

#ای که از خواب خدا سبزتریای که تنهایی مهتاب تو را می خواندسخ...

#ماه بالای سر آبادی استاهل آبادی در خواب‌.روی این مهتابی، خش...

#روزگارم تیره شد خورشید سیمایی کجاست؟رفت از دستم عنان مژگان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط