ای آنکه مرا برده ی از یادکجایی

ای آنکه مرا برده ی از یاد،کجایی؟
بیگانه شدی، دست مریزاد، کجایی؟

در دام تو ام، نیست مرا راه گریزی
من عاشق این دام و تو صیاد، کجایی؟

محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت
آوار غمت بر سرم افتاد، کجایی،

آسودگیم، زندگیم، دار و ندارم،
در راه تو دادم همه برباد کجایی،

اینجا چه کنم، از که بگیرم خبرت را؟
از دست تو و ناز تو فریاد کجایی؟

دانم که مرا بی خبری میکشد آخر
دیوانه شدم خانه ات آباد کجایی؟

#پریناز جهانگیر
دیدگاه ها (۲)

شب آمد باز دل بر غم نهادم زمام دل به دست غصه دادم #عبید_زاکا...

پا به پا کردم و جان کندم و گفتم آخردوستت دارم و گفتی ن...

من یار تو ام نمی شوم یار کسیدر دام تو ام نمی شوم رام کسی این...

دل من در هوس سرو و سمن رخساریستورنه برطرف چمن سرو و سمن بسیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط