چون دوستم میداری و تنگ در آغوش میکشی

چون دوستم می‌داری و تنگ در آغوش می‌کشی
هیجان‌زده تسلیم می‌شوم
تا توفان‌ها و هراس‌هایم را آرام کنم
عشق من با من سخن بگو
باید شب‌های ناخوشایند را
از فریاد‌های شوق‌مان لبریز کنیم
شب‌های آرام را افسون کنیم…
روبر دسنوس
مترجم: سهراب کریمی
@silver-m
#عشق_جانم
دیدگاه ها (۱)

#دلنوشته #دل

#سعدی#شعرناب

مستم از عشق و خراب از می و بیهوش از دوست...دستگیری کن و امرو...

لب‌هایم را به دست‌هایت نزدیک کردمپوست‌اتبه لطافت رویاها بودچ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط