شهادت امام رئوف آقای مهربانی ها
#شهادت_امام_رئوف #آقای_مهربانی_ها
🌴 وقتی صدای نقاره غروبهای صحنت قدمهایم را میخکوب می کند، فریاد رضا رضا را در متن موسیقی محزون می شنوم و بغض شکسته ام را تقدیم دیدارت می کنم.
رضا جان! دانه کدام انگور جرئت یافت که طعم ذلت مأمون را به کام تو بچشاند تا قبله هشتم را در صبر و لبخند خویش بنا کنی؟
امروز، تنها نه خیابانهای خراسان که تمام رگهای عاشقانت، به گلدسته و رواقت ختم می شود.
خاطره سوزاندن جگرت، تا قیامت از ذهن خاک خراسان بیرون نمی رود.😔 😭
آهوی دلم دوان دوان می آید.
تو آن جگرسوخته ای که آب را به زائرانش هدیه می کند؛ زیرا اولاد علی علیهالسلام از عزیزترینهای خود می بخشیدند و من در صحن تو، به دنبال اشاره هایی می گردم که با آن حرف می زنی؛ مثل پرواز همان کبوتران که با گندمهای محبت تو، عمری است اسیر رهایی در آسمان همجوار تواند.
هر روز به شوق تکرار خاطره تو و آهو، آهوی دلمان از هر جا رمیده می شود؛ دوان دوان در سایه تو مأوا می گیرد تا دست تو، مثل ابری سخاوتمند، بر نیازش ببارد؛ پس اشتیاق تند ما را مجاب کن
یا علی بن موسی الرضا😭 😭
صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا الحسن یا غریب الغربا یا علی ابن موسی الرضا المرتضی 😭 😭 😭
آقا وقتی می خواست از مدینه حرکت کند دستور داد که زن و بچه اش بنشینند و برایش نوحه کنند.
فرمود: من دیگر بر نمی گردم. بناست مرا در دیار غربت مسموم کنند. 😔 😭
اباصلت می گوید
خدمت اقا بودم به من فرمود: اباصلت،منتظرم بمان اگر آمدم و دیدی عبا بر سر افکنده ام دیگر با من صحبت نکن بدان مرا مسموم کرده اند
بدان هدف شان را به نتیجه رسانده اند. اباصلت می گویدآقا رفت من هم چشم به در گشودم.
خدا کند آقا عبا به سر نیفکنده باشد
اما یک وقت دیدم در باز شد امام عبا را به سرافکنده از خانه ی مأمون بیرون آمد😭 😭 نمی دانم چه شده بود
این سم چه کرد با بدن آقا؟! 😭 😭 😭
اما بعد از هر چند قدمی یک لحظه می نشست یک لحظه بلند می شد
اباصلت جگرم پاره پاره شد😭 😭 😭
فرش ها را کنار زد و شکم را به زمین چسباند یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلیم
مثل مار گزیده به خود می پیچد، 😭 😭 😭
دائماً به در نگاه می کرد و انتظار می کشید.
یه وقت دیدم سرش روی زانوی جواد الائمه است،از مدینه آمده بود. خودش به آن شخص فرمود: من دارم می روم سر بابام را به دامن بگیرم، و ودایع امامت را تحویل بگیرم.
آقا جواد الائمه علیه السلام از مدینه با طی الارض خودش را کنار بدن بابا رساند.
🌴 وقتی صدای نقاره غروبهای صحنت قدمهایم را میخکوب می کند، فریاد رضا رضا را در متن موسیقی محزون می شنوم و بغض شکسته ام را تقدیم دیدارت می کنم.
رضا جان! دانه کدام انگور جرئت یافت که طعم ذلت مأمون را به کام تو بچشاند تا قبله هشتم را در صبر و لبخند خویش بنا کنی؟
امروز، تنها نه خیابانهای خراسان که تمام رگهای عاشقانت، به گلدسته و رواقت ختم می شود.
خاطره سوزاندن جگرت، تا قیامت از ذهن خاک خراسان بیرون نمی رود.😔 😭
آهوی دلم دوان دوان می آید.
تو آن جگرسوخته ای که آب را به زائرانش هدیه می کند؛ زیرا اولاد علی علیهالسلام از عزیزترینهای خود می بخشیدند و من در صحن تو، به دنبال اشاره هایی می گردم که با آن حرف می زنی؛ مثل پرواز همان کبوتران که با گندمهای محبت تو، عمری است اسیر رهایی در آسمان همجوار تواند.
هر روز به شوق تکرار خاطره تو و آهو، آهوی دلمان از هر جا رمیده می شود؛ دوان دوان در سایه تو مأوا می گیرد تا دست تو، مثل ابری سخاوتمند، بر نیازش ببارد؛ پس اشتیاق تند ما را مجاب کن
یا علی بن موسی الرضا😭 😭
صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا الحسن یا غریب الغربا یا علی ابن موسی الرضا المرتضی 😭 😭 😭
آقا وقتی می خواست از مدینه حرکت کند دستور داد که زن و بچه اش بنشینند و برایش نوحه کنند.
فرمود: من دیگر بر نمی گردم. بناست مرا در دیار غربت مسموم کنند. 😔 😭
اباصلت می گوید
خدمت اقا بودم به من فرمود: اباصلت،منتظرم بمان اگر آمدم و دیدی عبا بر سر افکنده ام دیگر با من صحبت نکن بدان مرا مسموم کرده اند
بدان هدف شان را به نتیجه رسانده اند. اباصلت می گویدآقا رفت من هم چشم به در گشودم.
خدا کند آقا عبا به سر نیفکنده باشد
اما یک وقت دیدم در باز شد امام عبا را به سرافکنده از خانه ی مأمون بیرون آمد😭 😭 نمی دانم چه شده بود
این سم چه کرد با بدن آقا؟! 😭 😭 😭
اما بعد از هر چند قدمی یک لحظه می نشست یک لحظه بلند می شد
اباصلت جگرم پاره پاره شد😭 😭 😭
فرش ها را کنار زد و شکم را به زمین چسباند یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلیم
مثل مار گزیده به خود می پیچد، 😭 😭 😭
دائماً به در نگاه می کرد و انتظار می کشید.
یه وقت دیدم سرش روی زانوی جواد الائمه است،از مدینه آمده بود. خودش به آن شخص فرمود: من دارم می روم سر بابام را به دامن بگیرم، و ودایع امامت را تحویل بگیرم.
آقا جواد الائمه علیه السلام از مدینه با طی الارض خودش را کنار بدن بابا رساند.
۲۴.۱k
۰۶ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.