نمیدونم!
نمیدونم!
چطوری برات توصیف کنم!
قلبم فشرده شده.
وقتی بهت فکر میکنم نفس کم میارم
دلم میخواد برم هرجایی که تو توش نفس کشیدی
هوای تورو مهمونِ ریه هام کنم
نفساتو تو سینم حبس کنم.
آغوشم به اندازه ی تمام رویاهات بازه
میپرستم هر واژه ای رو که از زبونِ تو بیرون بیاد!
با هر بار پلک زدنت من دوباره جون میگیرم!
میترسم زمان کم بیارم واسه دوست داشتنت
همه ی مسیرای زندگیمو دور میزنم
میام به اون سمتی که تو هستی
مسیری که انتهاش به تو ختم بشه
مهم نیست هواش چقدر سرد باشه
با دل و جون قدم برمیدارم
من واسه اون نگاهِ خستت تو شبای پاییزی جون میدم
روحِ من!
سر فصلِ کتاب زندگیم!
حتی شعرم
در توصیف تو درمونده میشه
چه برسه به شاعر که لال میشه
چشمات!
مثل دریان هرچی بیشتر دست و پا میزنم
بیشتر توش غرق میشم
من اون ماهی ام که چند ثانیه پیش دوباره جون گرفت
تشنه ی نگاهتم
تشنه ی شنیدن نامم از زبون تو
اگه پرنده بودم
همیشه رو بامِ دلِ تو نشسته بودم
حتی اگه بهم سنگ میزدی
بازم دورِ دلت میگشتم
اصلا همه ی وجود من
فدای یه لحظه از اون خنده هات
یه روز یه وقت
دلت نگیره از آدما
من قدِ همه ی آدما
حتی اونایی که ندیدنت و نمیشناسنتم
دوست دارم!
وقتی اسمت میاد
حواسم از زمین و زمان پرت میشه
حتی شب
وقتی ماه بساط عشق و عاشقیشو کفِ آسمون پهن میکنه
وقتی ستاره ها دورش میگردن
تازه دل من آوازِ عشق سر میده
اونوقتِ که ماه
لپاش گل میندازه،سرخ میشه!
دل ستاره ها ضعف میره!
اونوقت من برای هزارمین بار تو هزارمین شب برات میمیرم!
باز صبح با فکر تو از نو جون میگیرم
بزار عشق تو برام بشه مثل قفس
باور کن من راضی ام برای همیشه تو دنیای تو اسیر باشم!
تو!
برای من شبیه به هیچ کس نیستی
تک ستاره ای
میترسم یه وقت غافل بشم
چشم بردارم ازت
به دلِ یکی دیگه سر بزنی
اونوقت من
پَر میزنم!
میرم به آسمون
میون راه قلبم از دلتنگی دق میکنه
یه بالم که شکست
سقوط میکنم!
گوش کن
حتی از عشقِ تو مردنم برای من شیرینه.
#ملیکا_مودت_پور
چطوری برات توصیف کنم!
قلبم فشرده شده.
وقتی بهت فکر میکنم نفس کم میارم
دلم میخواد برم هرجایی که تو توش نفس کشیدی
هوای تورو مهمونِ ریه هام کنم
نفساتو تو سینم حبس کنم.
آغوشم به اندازه ی تمام رویاهات بازه
میپرستم هر واژه ای رو که از زبونِ تو بیرون بیاد!
با هر بار پلک زدنت من دوباره جون میگیرم!
میترسم زمان کم بیارم واسه دوست داشتنت
همه ی مسیرای زندگیمو دور میزنم
میام به اون سمتی که تو هستی
مسیری که انتهاش به تو ختم بشه
مهم نیست هواش چقدر سرد باشه
با دل و جون قدم برمیدارم
من واسه اون نگاهِ خستت تو شبای پاییزی جون میدم
روحِ من!
سر فصلِ کتاب زندگیم!
حتی شعرم
در توصیف تو درمونده میشه
چه برسه به شاعر که لال میشه
چشمات!
مثل دریان هرچی بیشتر دست و پا میزنم
بیشتر توش غرق میشم
من اون ماهی ام که چند ثانیه پیش دوباره جون گرفت
تشنه ی نگاهتم
تشنه ی شنیدن نامم از زبون تو
اگه پرنده بودم
همیشه رو بامِ دلِ تو نشسته بودم
حتی اگه بهم سنگ میزدی
بازم دورِ دلت میگشتم
اصلا همه ی وجود من
فدای یه لحظه از اون خنده هات
یه روز یه وقت
دلت نگیره از آدما
من قدِ همه ی آدما
حتی اونایی که ندیدنت و نمیشناسنتم
دوست دارم!
وقتی اسمت میاد
حواسم از زمین و زمان پرت میشه
حتی شب
وقتی ماه بساط عشق و عاشقیشو کفِ آسمون پهن میکنه
وقتی ستاره ها دورش میگردن
تازه دل من آوازِ عشق سر میده
اونوقتِ که ماه
لپاش گل میندازه،سرخ میشه!
دل ستاره ها ضعف میره!
اونوقت من برای هزارمین بار تو هزارمین شب برات میمیرم!
باز صبح با فکر تو از نو جون میگیرم
بزار عشق تو برام بشه مثل قفس
باور کن من راضی ام برای همیشه تو دنیای تو اسیر باشم!
تو!
برای من شبیه به هیچ کس نیستی
تک ستاره ای
میترسم یه وقت غافل بشم
چشم بردارم ازت
به دلِ یکی دیگه سر بزنی
اونوقت من
پَر میزنم!
میرم به آسمون
میون راه قلبم از دلتنگی دق میکنه
یه بالم که شکست
سقوط میکنم!
گوش کن
حتی از عشقِ تو مردنم برای من شیرینه.
#ملیکا_مودت_پور
۷.۹k
۱۲ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.