نه فقط از تو اگر دل بکنم می میرم
نه فقط از تو اگر دل بکنم می میرم
سایه ات نیز بیفتد به تنم می میرم
بین جان من و پیراهن من فرق نیست
هر یکی را که برایت بکنم می میرم
بـرق چشمان تو از دور مرا می گیرد
من اگر دسـت به زلفت بزنم می میرم
بازی ماهی و گربه است نظر بازی ما
مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم
روح ِ برخاسته از من ته ِ این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم می میرم
کاظم بهمنی
سایه ات نیز بیفتد به تنم می میرم
بین جان من و پیراهن من فرق نیست
هر یکی را که برایت بکنم می میرم
بـرق چشمان تو از دور مرا می گیرد
من اگر دسـت به زلفت بزنم می میرم
بازی ماهی و گربه است نظر بازی ما
مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم
روح ِ برخاسته از من ته ِ این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم می میرم
کاظم بهمنی
- ۳.۷k
- ۲۵ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط