part31
part31
Daddy fucker vahshim🥑
+و برای اینکه منو از دست نده زندانیم میکنه بهم زور میگه و من اصلا دوست ندارم درضمن اون پدر منو کشته من از کوک متنفر شدم دلم میخاد تا حد مرگ بزنمش
®میخای بکشمش؟
+نه نه نه اصلا از ادم کشتن خوشم نمیاد
®باشه....گشنته؟
+اره
®چی میخوری؟
+چپس میخوری؟*خنده*😂
®چی میخوری مث ادم جواب بده*خنده*
+نودل میخام
®باشه الان به اجوما میگم درست کنه برات
+مرسی
®برو داهل اتاقت استراحت کن لباسای خیست رو عوض کن حاضر شد اجوما میاره داخل اتاقت
+باشه...فقط یه چیزی؟
®بگو
+اتاقم کدومه؟
®طبقه ی بالا اخر راه رو
+اها بازم ممنون از بابت همه چی
®کاری نکردم که
+این چه حرفیه تو منو از دست کوک نجات دادی
®هوممم
+خب من دیگه برم سردم شد
®برو
...
*ا/ت رفت داخل اتاقش و لباساشو عوض کرد بعد رفت کپید رو تخت خوابش برد بعد چند مین اجوما نودل ا/ت رو اورد و ا/ت رو بیدار کرد از خواب که نودل رو بخوره*
...
علامت اجوماها∆
∆خانم بیدار شین نودل تون امادست
+ها بله چیشده...عا ممنون میتونی بری
∆چشم
+وای چه نودل خوشمزه ای به به...
...
+خب دیگه نودلمو که خوردم بازم بگیرم بخوابم
...
*و همچنان ا/ت دوباره خوابید بعد 1 ساعت از خواب بیدار شد دید جیمین عمارت نیست زنگ زد بهش*
...
+جیمین...کجایی؟
®اومدم بیرون یه کاری داشتم
+اها
®چیشده چیزی لازم داری؟
+نه فک کردم رفتی پیش کوک
®نه نرفتم...اکه چیزی خواستی به کای بگو
+کای کیه؟
®دست راستمه
+اها باشه...ممنون
®هومم
+خدافظ
®خدافظ
...
ویو ا/ت
برم داخل اتاقم یکم روتین پوستی برم تا جیمین بیاد...ماسک صورتم کو...اها ایناهاش...ماسک لبم کو...عا ایناهاش چرا اینقد گیج میزنم؟*خنده*
بزار لباس خوابم رو در بیارم یه لباس خوب بپوشم...
ادامه دارد...
شرط برای پارت بعدی:
30 لایک
80 کامنت
پارت بعدی معلوم نیست کی بزارم چون از دیروز خونه نیستم و بیرون هستم وقت نمیکنم زود به زود بزارم...
Daddy fucker vahshim🥑
+و برای اینکه منو از دست نده زندانیم میکنه بهم زور میگه و من اصلا دوست ندارم درضمن اون پدر منو کشته من از کوک متنفر شدم دلم میخاد تا حد مرگ بزنمش
®میخای بکشمش؟
+نه نه نه اصلا از ادم کشتن خوشم نمیاد
®باشه....گشنته؟
+اره
®چی میخوری؟
+چپس میخوری؟*خنده*😂
®چی میخوری مث ادم جواب بده*خنده*
+نودل میخام
®باشه الان به اجوما میگم درست کنه برات
+مرسی
®برو داهل اتاقت استراحت کن لباسای خیست رو عوض کن حاضر شد اجوما میاره داخل اتاقت
+باشه...فقط یه چیزی؟
®بگو
+اتاقم کدومه؟
®طبقه ی بالا اخر راه رو
+اها بازم ممنون از بابت همه چی
®کاری نکردم که
+این چه حرفیه تو منو از دست کوک نجات دادی
®هوممم
+خب من دیگه برم سردم شد
®برو
...
*ا/ت رفت داخل اتاقش و لباساشو عوض کرد بعد رفت کپید رو تخت خوابش برد بعد چند مین اجوما نودل ا/ت رو اورد و ا/ت رو بیدار کرد از خواب که نودل رو بخوره*
...
علامت اجوماها∆
∆خانم بیدار شین نودل تون امادست
+ها بله چیشده...عا ممنون میتونی بری
∆چشم
+وای چه نودل خوشمزه ای به به...
...
+خب دیگه نودلمو که خوردم بازم بگیرم بخوابم
...
*و همچنان ا/ت دوباره خوابید بعد 1 ساعت از خواب بیدار شد دید جیمین عمارت نیست زنگ زد بهش*
...
+جیمین...کجایی؟
®اومدم بیرون یه کاری داشتم
+اها
®چیشده چیزی لازم داری؟
+نه فک کردم رفتی پیش کوک
®نه نرفتم...اکه چیزی خواستی به کای بگو
+کای کیه؟
®دست راستمه
+اها باشه...ممنون
®هومم
+خدافظ
®خدافظ
...
ویو ا/ت
برم داخل اتاقم یکم روتین پوستی برم تا جیمین بیاد...ماسک صورتم کو...اها ایناهاش...ماسک لبم کو...عا ایناهاش چرا اینقد گیج میزنم؟*خنده*
بزار لباس خوابم رو در بیارم یه لباس خوب بپوشم...
ادامه دارد...
شرط برای پارت بعدی:
30 لایک
80 کامنت
پارت بعدی معلوم نیست کی بزارم چون از دیروز خونه نیستم و بیرون هستم وقت نمیکنم زود به زود بزارم...
۲۴.۳k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.