بعد از کلی حرف زدن تهیونگ گفت که بریم کلاب رفتین کلاب و ت

بعد از کلی حرف زدن تهیونگ گفت که بریم کلاب رفتین کلاب و تو انقدر خورده بودی که تهیونگ و کوک رو نمیشناختی بعد از اینکه کلی رقصیدین یه پسر اومد
اون پسره ، هی دختر خانم افتخار میدین
تهیونگ ، نه مگه کوری ما دوتارو نمیبینی اینجا یا خودتو زدی به کوری
پسره ، شما کی باشین نکنه دوتاتون دوست پسرشین
ا/ت ، هی میشه بری افتخار نمیدم
پسره رفت و بعد به تهیونگ گفتی که بهتره که بریم خونه
رفتین خونه و چون اتاقی نبود که رزرو کنید مجبور شدی بری تو اتاق تهیونگ
رفتین تو اتاق و تو لباس خونگی تو پوشیدی یه شلوارک و یه تاپ
تهیونگ ، ا/ت من میخوام یچیزی بهت بگم
ا/ت ، بگو
تهیونگ ، ا/ت ما خیلی سال که باهم دوستیم و من از همون اول که دیدمت خیلی حس خوبی بهت داشتم
ا/ت ، شما چطونه اون که از اون جیمین که گفت دوستت دارم بعد اون بلا رو سرم آورد
تهیونگ ، میدونم ا/ت وای من جیمین نیستم من نباید تاوان کار بد جیمین و بدم
ا/ت ، راست میگی ولی کمپانی چی
تهیونگ ، ما تا ۱۰ روز دیگه دیس بند میشیم و تو اولین دوست دختر کیم تهیونگ میشی
ا/ت ، واقعا باورم نمیشه
تهیونگ ، پس قبول میکنی
ا/ت ، ارههههههههه
تهیونگ بغلت کرد و اولین بوسه ی زندگی تو تجربه کردی
الان ۲۳ سالته و ساحب دوتا دختر کوچولوی ناز هستین کیم چهیون و کیم چیجا
پارت آخر
اگر خوشت اومد و پارت های دیگه و وانشات های دیگه هم میخوای فالو کن
راستی فالو کنی بک میدم