خسته ام همچو زلیخا

خسته ام همچو زلیخا
که همه عمر نشست
پای عشقی که یقین داشت
محال است محال !
دیدگاه ها (۱)

گاهی یک کلمه انسانی را نابود می کند....

بعضی وقتا اینقدر دلتاز یه حرف میشکنه..که حتی نای اعتراض هم ن...

گاهی تنهاییآواز غمگینِ پرنده ای استکه هر روز جفتش را می خوان...

....

🍂وه چه زیبا بود اگر پاییز بودموحشی و پرشور و رنگ‌آمیز بودمنغ...

عمر و جوانی ما که پای مذاکره رفت!

✍در حسرتهای خویش اسیریمدر زندگی های خُوش فقیریمدر پی حالِ خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط