ماجرای لباس عروسی حضرت زهرا(س)🍃
#ماجرای لباس عروسی حضرت زهرا(س)🍃
#فاطمه (س) #شب_عروسی ، در حالی که سوار بر مرکب، آرام آرام او را به سوی خانه ی #علی می بردند، ناگهان #زن_مستمندی سلام کرد و از مشکلات خود سخن گفت و برای رفع نیازش از فاطمه درخواست کمک نمود و لباسی طلب کرد...
فاطمه(س) فرستاد تا #لباس_کهنه ای را از خانه برایش بیاورند و به زنانی که دور او را گرفته بودند فرمودند: کمی آرام باشید و اطراف مرا کاملا بپوشانید و خود از مرکب پایین آمد و در میان کاروان زنان که مانند نگین او را محاصره کرده بودند، پیرهن کهنه را پوشید و #لباس_نو را به آن زن فقیر بخشید و حرکت به سوی خانه بخت را از سرگرفت...
فردای آن روز #رسول_خدا همراه با کاسهای شیر به دیدار دختر و داماد شتافت، در حالی که صبحانه میل میکردند، رسول خدا فاطمه(س) را تماشا میکرد، در این حال پیامبر(ص) متوجه شد که دخترش زهرا لباس کهنه بر تن دارد، با تعجب پرسید: دخترم! چرا لباس نو نپوشیدهای؟
فاطمه: پدر جان! دیشب آن را به زنی مستمند بخشیدم که نیازمندش بود.
رسول خدا: عزیزم! مناسب بود برای مراعات حال داماد، لباس نو را برای خود نگه میداشتی. فاطمه: پدرجان! این درس را از #قرآن آموختهام که میفرماید: «در احسان کردن پیوسته چیز مطلوب و مورد علاقهتان را احسان کنید».
علاوه بر این، شما نیز همیشه چنین میکردید... پیامبر(ص) دیگر چیزی نفرمود، گویا از دورن خود به دخترش #عشق می ورزید و به خود می بالید.
📔 عوالم، ج 11،ص 210
💠 هر که بخواهد فاطمه را تعریف کند، در حقش جفا کرده؛ فقط باید گفت: فاطمه، فاطمه است.
(هادی چیت ساز)
#سبک_زندگی_فاطمی
#فاطمه (س) #شب_عروسی ، در حالی که سوار بر مرکب، آرام آرام او را به سوی خانه ی #علی می بردند، ناگهان #زن_مستمندی سلام کرد و از مشکلات خود سخن گفت و برای رفع نیازش از فاطمه درخواست کمک نمود و لباسی طلب کرد...
فاطمه(س) فرستاد تا #لباس_کهنه ای را از خانه برایش بیاورند و به زنانی که دور او را گرفته بودند فرمودند: کمی آرام باشید و اطراف مرا کاملا بپوشانید و خود از مرکب پایین آمد و در میان کاروان زنان که مانند نگین او را محاصره کرده بودند، پیرهن کهنه را پوشید و #لباس_نو را به آن زن فقیر بخشید و حرکت به سوی خانه بخت را از سرگرفت...
فردای آن روز #رسول_خدا همراه با کاسهای شیر به دیدار دختر و داماد شتافت، در حالی که صبحانه میل میکردند، رسول خدا فاطمه(س) را تماشا میکرد، در این حال پیامبر(ص) متوجه شد که دخترش زهرا لباس کهنه بر تن دارد، با تعجب پرسید: دخترم! چرا لباس نو نپوشیدهای؟
فاطمه: پدر جان! دیشب آن را به زنی مستمند بخشیدم که نیازمندش بود.
رسول خدا: عزیزم! مناسب بود برای مراعات حال داماد، لباس نو را برای خود نگه میداشتی. فاطمه: پدرجان! این درس را از #قرآن آموختهام که میفرماید: «در احسان کردن پیوسته چیز مطلوب و مورد علاقهتان را احسان کنید».
علاوه بر این، شما نیز همیشه چنین میکردید... پیامبر(ص) دیگر چیزی نفرمود، گویا از دورن خود به دخترش #عشق می ورزید و به خود می بالید.
📔 عوالم، ج 11،ص 210
💠 هر که بخواهد فاطمه را تعریف کند، در حقش جفا کرده؛ فقط باید گفت: فاطمه، فاطمه است.
(هادی چیت ساز)
#سبک_زندگی_فاطمی
۱.۸k
۱۰ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.