فلسفه فالگیری
عصر جدید عصر جهانی شدن همه امور است از جمله جهانی شدن فالگیری و استخاره و انواع خرافات. گرایش به فالگیری و انواع شعبات آن، برخاسته از بن بستهای زندگی مدرن است. در واقع میل به فالگیری همان پناه بردن به جهل خویشتن است و نیز راهی برای خروج از آن. میتوانیم این امر را نوعی گرایش جاهلانه به ماوراء طبیعه نیز تلقی کنیم.
فالگیری نوعی گریز از فهم مسائل است درست به همین دلیل عاقبت آن به خرافات جنون آمیز و گاه به روان پزشک و تیمارستان میانجامد. گاه آدمیبه بن بستی میرسد و بر سر دو راهی یک انتخاب، سرگردان میشود و با اینکه بهواسطه عقل و تجربه راه درست را میداند ولی میل به انتخاب نادرست دارد ولی از عاقبت شوم این انتخاب میترسد و لذا برای فرار از مسئولیت آن، به فال روی میآورد.
و جالب اینکه در پاسخ هر فال و استخاره ای اگر به نفی انتخاب مطلوب نفس خود برسد باز به تکرار و تفسیر و تبدیل فال میپردازد و آنقدر ادامه میدهد تا به تصدیق عمل نادرست برسد و بدینگونه مسئولیت آن عمل نادرست را به گردن ماوراء طبیعه و در واقع به گردن خدا میاندازد.
پس واضح است که چه عملی جنون آمیز و منافقانه میباشد. در کلام آخر فالگیری از هر نوعی چیزی جز شر و گناه اعمال خود را به خدا نسبت دادن نمیباشد و گناهی بزرگتر از این نیست. گناهی که از اصل آن عمل زشت، نابخشودنی تر است و درست به همین دلیل عاقبت این راه و روش به غایت حماقت و جنون میانجامد. و میدانیم که حماقت عذابی غیر قابل شفاعت است.
منبع: دائرة المعارف عرفانی،جلد پنجم،فصل پنجم،اثر استاد علی اکبر خانجانی: https://www.khanjany.org/theosophical-encyclopedia
فالگیری نوعی گریز از فهم مسائل است درست به همین دلیل عاقبت آن به خرافات جنون آمیز و گاه به روان پزشک و تیمارستان میانجامد. گاه آدمیبه بن بستی میرسد و بر سر دو راهی یک انتخاب، سرگردان میشود و با اینکه بهواسطه عقل و تجربه راه درست را میداند ولی میل به انتخاب نادرست دارد ولی از عاقبت شوم این انتخاب میترسد و لذا برای فرار از مسئولیت آن، به فال روی میآورد.
و جالب اینکه در پاسخ هر فال و استخاره ای اگر به نفی انتخاب مطلوب نفس خود برسد باز به تکرار و تفسیر و تبدیل فال میپردازد و آنقدر ادامه میدهد تا به تصدیق عمل نادرست برسد و بدینگونه مسئولیت آن عمل نادرست را به گردن ماوراء طبیعه و در واقع به گردن خدا میاندازد.
پس واضح است که چه عملی جنون آمیز و منافقانه میباشد. در کلام آخر فالگیری از هر نوعی چیزی جز شر و گناه اعمال خود را به خدا نسبت دادن نمیباشد و گناهی بزرگتر از این نیست. گناهی که از اصل آن عمل زشت، نابخشودنی تر است و درست به همین دلیل عاقبت این راه و روش به غایت حماقت و جنون میانجامد. و میدانیم که حماقت عذابی غیر قابل شفاعت است.
منبع: دائرة المعارف عرفانی،جلد پنجم،فصل پنجم،اثر استاد علی اکبر خانجانی: https://www.khanjany.org/theosophical-encyclopedia
۲۱۵
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.