دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست

دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست

قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاه‌گاهی که کنارت بنشینم کافیست

گله‌ای نیست من و فاصله‌ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست

آسمانی تو! در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه‌ی شعر بچینم کافیست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
که همین شوق مرا خوب‌ترینم! کافیست
دیدگاه ها (۱)

راستی من به تو هیچ وقت گفته ام که چه نقاش خوبی هستم؟بلدم رنگ...

خیره به نگاهش شو ...بی هوا محکم در آغوشت حبسش کن ؛و فریاد بز...

با مـــن قدم بزن، تنهاتــــر از همهاِی مصرعِ سکوت، در شعرِ ه...

یکی باید باشد از جنس #تـوپُر از آرام ، پُر از عشق ، پُر از س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط