الصدمات و الآلام لم تعد تبکینی نما تدفعنی للصمت بقسو

الصدمات و الآلام لم تعد تبکینی، إنما تدفعنی للصمت بقسوة... وأن أصمت یعنی أن أموت، ولکن بعینین مفتوحتین...
متعبة ...
دیدگاه ها (۳)

لبی بزن به شراب من ای شکوفه‌ی بخت... که مِی خوش است که با بو...

از اینکه تنهاترت می‌کنم ...متاسفم !اما زخم‌هایت را بپوشان‌.....

الحزن جوه العیون ایبات...

بعضی آدمها دوست داشتنشان که میگیرد محال است بند بیاید ما به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط