فیک ازدواج اجباری

فیک ازدواج اجباری

پارت بیست دوم

_________________~________________
_وای باورم نمیشه(یهو ا.ت بقل میکنه تو هوا میچرخونه)
از زبان راوی:
بنظرتون عشق دخترک پسرک به ازدواج میکشه یا نه موانعی بیشتر پیش رو هست؟
پرش زمانی به موقع خواب
+کوک میشع بری اتای خودت
_نه اصلا عمرا به هیچ عنوان
+هعی باشه
+کوک اومد بالا تخت خوابید
+کوک میشه بری تا لباسم عوض کنم
_نه من که قراره همه جاتو ببینم چرا برم؟😉
+ایششش پسره منحرف
+راستی از آبجیت چه خبر از وقتی من با اون یارو ازدواج کردم نیسته
_آها اونو میگی برگشته آلمان پیش دوست پسرش البته دوست پسرشم کره ای هست تا چند روز دیگه میان
+آها(در حال در آوردن لباس ها و پوشیدن لباس خواب)
_اوفففف دختر عمم چه بدنی داشته من نمیدونستم(تو ذهن)
_یهو رفتم از پشت بقلش کردم
+بیا میدونستم یکاری میکنی
_یااااا زنم بقل کردم مشکلیه؟
+زنت؟
_بله زنم زن خوشگلم(در حال بقل کردن ا.ت ولی براید استایل)
+یهو براید استایل بقلم کرد گذاشت رو تخت
_بیب این بدن فقط مال منه بعد ازدواج معنیشو میفهمی بیب(در حال نزدیک شدن به صورتش)
+یهو لبشو گذاشت رو لبم و وحشیانه میبوسید بعد 12 مین نفس کم آوردیم جدا شدیم
و بعد خوابیدیم
پرش زمانی به روز عروسی
+واییی بلخره این آرایشگاه کوفتی تموم شد زنگ بزنم به کوک بیاد دنبالم واییی گوشیم خونه مونده
+میسوووووو
میسو:چته دختر
+گوشیم جا گذاشتم بده به کوک زنگ بزنم
میسو:بگیر
+ممنون. الو کوک کجایی
_جلو درم بانو
+میسو بیا بریم کوک اومد
_زیبا شدی بانو
+شما هم خوشتیپ شدین جناب
_بفرمایید بشینید بانو
+ممنون
پرش به تالار
عاقد: آقای جئون جونگکوک آیا حاضرید در غم و شادی کنار خانم کیم ا.ت باشید تا مرگ شمارو از هم جدا کنه؟
_بله
عاقد:و شما خانم کیم ا.ت آیا حاضرید در غم و شادی در کنار آقای جئون جونگکوک باشید تا مرگ شمارو از هم جدا کنه؟
+بله
عاقد:من شمارو زن شوهر اعلام میکنم میتونید همو ببوسید

ادامه پارت بعد

شرطا: 30 لایک 40 کامنت