Jungkook

#J_u_n_g_k_o_o_k
با حرص روی صندلی نشسته و با انگشتات روی میز ضرب گرفته بودی: تو چطور انقدر خونسردی ؟!
بی توجه بهت یه لقمه ی بزرگ غذا توی دهنش گذاشت: این غذاهایی که مامان فرستاده خیلی خوشمزن ، نمی‌خوری ؟!
با عصبانیت محکم روی میز کوبیدی که بالاخره پوکر سرشو بالا آورد : بعد مدت ها اومدم اینجا یه غذایی کوفت کنم چرا نمیزاری لذت ببرم ؟!
- عکست همه جا پخش شده اصلا برات مهم نیست ؟!
سرشو به نشانه تایید تکون داد : عکسمون ! اونم توی بار !
سرش جیغ کشیدی : خوب همون !
خونسردتر از قبل جواب داد : این همه آیدل رابطه شون لو رفته منم روش!
نگاهت رو ازش گرفتی : تو که از خدات بود رابطه مون لو بره
+ چرا نباید بدونن با دختری به این کیوتی قرار میزارم؟
عصبی دندونات رو روهم ساییدی و بهش خیره شدی که چشماشو اینجوری بست : هممم دستپخت مامان جان واقعا خوبه !

*ೃ لایک کنید لطفاااا
دیدگاه ها (۷)

་༘࿐BANGTEN 🏷جین: میدونی چرا تخم مرغ ها جوک نمیگن؟😅جیمین: چرا...

་༘࿐BANGTEN 🏷جیهوپ: ببین یونگی من میخوام بقیه عمرم رو با تو ب...

╔ #J_u_n_g_k_o_o_k ╝جونگ کوک خیلی بچه دوست داشت و این چیزی ب...

لاولی ها کسی میدونه اسم برنامه ای که کوک توش موهاش رو اینجور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط