بعد از عملیات والفجر بخشی از پدافند فاو دست گردان ما بو

بعد از عملیات والفجر ٨ بخشی از پدافند فاو دست گردان ما بود من و یوسف توی اطلاعات و عملیات کار میکردیم هر روز گزارش میبردیم به فاو موقع برگشتن به ایستگاه صلواتی بچه های شیراز سر میزدیم فالوده شیرازی همیشه آماده بود به همین دلیل بین من و یوسف جهت بردن گزارش رقابت بود هر روز میدیدم یوسف گوشه ای از سنگر نشسته و نامه مینویسد با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد آن هم هر روز یک روز هنگام برگشتن از فاو گفتم:یوسف نامه ات را پست نمیکنی دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش درآورد ریز ریز کرد و توی آب ریخت چشمانش پر از اشک شد آرام گفت:من برای آب نامه مینویسم کسی را ندارم که.
محمد حسنی

شادی روحش فاتحه ای هدیه کنید
دیدگاه ها (۲)

☀ ️طرح| رهبرانقلاب: انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند؛ معل...

⭕ ️ سقوط ۵ میلیارد دلاری جذب سرمایه خارجی در دولت یازدهم

توییت نجاح محمدعلیخبرنگار عراقی:#سلیمانی از فلسطینی های سنیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط