ات : کوککک سرت
ات : کوککک سرت
سه رویی : بمیررر
ات: تو چه قلطی کردی
سه رویی: بابت کارای گذشته زدم با چماق تو سرش
ات: عوضی
ات یه لگد به دهنش میزنه برمیگرده یکی دیگ به قفسه سینه و بعدی رو تو اون پایینی خالی میکنه و سه رویی میفته
ات: کوک کوک خوبی کوک صدامو میشنوی
کوک: ات من خوبم
ات: نیستی دروغ گو
جیمین: اتت کوککک
ات: جیمین کمککک (با صدایی پر از بغض)
جیمین :اومدم ات وایسا
ات: زنگ بزن اورژانس
جیمین: باش نامجوننن نامجونن گوشی همراهته
نامجون: اره واسه چی
جیمین: زنگ بزن اورژانس
نامجون: باش
اورژانس میرسه و کوک رو میبره
دکتر: میمارتون حالش خوبه اصلا جای نگرانی نیست تا ۲ ساعت دیگ هم به هوش میاد
ات: وای خدا رو شکر
جیمین : خیالم راحت شد
نامجون : منم
( پرش زمانی به ۲ ساعت بعد )
ات: چرا به هوش نمیای کوک
کوک: اومدم ا ا ت
ات: کوکککک
کوک: حالم خوبه نگران نباش با جیمین برو خونه غذا بخور و بخواب من خودم میام
نویسنده : نکته ! ات و جیمین و کوک و جین هم خونه ان ☆
ات: عمرا برم
کوک: گفتم برو اگ دوسم داری برو استراحت کن قشنگم
ات: باش اما قول بده زود میای
کوک: باش
(پرش زمانی به ۳ ساعت بعد)
جیمین: ات دمنوش درست کردم میخوری
ات: اره بیار
جیمین : نامجون و جین شما چطور
جین : من نمیخورم
نامجون : واسه منم بیار
جیمین بفرماید
ات: ممنون راستی کوک چرا نمیاد
جین: بهش زنگ زدم گفت تو راهم نیم ساعت دیگ میرسه
ات: اها
جیمین : ات ولی
ببخشید کم شد پارت بعد جبران میکنم
شرایط ۱۵ لایک
سه رویی : بمیررر
ات: تو چه قلطی کردی
سه رویی: بابت کارای گذشته زدم با چماق تو سرش
ات: عوضی
ات یه لگد به دهنش میزنه برمیگرده یکی دیگ به قفسه سینه و بعدی رو تو اون پایینی خالی میکنه و سه رویی میفته
ات: کوک کوک خوبی کوک صدامو میشنوی
کوک: ات من خوبم
ات: نیستی دروغ گو
جیمین: اتت کوککک
ات: جیمین کمککک (با صدایی پر از بغض)
جیمین :اومدم ات وایسا
ات: زنگ بزن اورژانس
جیمین: باش نامجوننن نامجونن گوشی همراهته
نامجون: اره واسه چی
جیمین: زنگ بزن اورژانس
نامجون: باش
اورژانس میرسه و کوک رو میبره
دکتر: میمارتون حالش خوبه اصلا جای نگرانی نیست تا ۲ ساعت دیگ هم به هوش میاد
ات: وای خدا رو شکر
جیمین : خیالم راحت شد
نامجون : منم
( پرش زمانی به ۲ ساعت بعد )
ات: چرا به هوش نمیای کوک
کوک: اومدم ا ا ت
ات: کوکککک
کوک: حالم خوبه نگران نباش با جیمین برو خونه غذا بخور و بخواب من خودم میام
نویسنده : نکته ! ات و جیمین و کوک و جین هم خونه ان ☆
ات: عمرا برم
کوک: گفتم برو اگ دوسم داری برو استراحت کن قشنگم
ات: باش اما قول بده زود میای
کوک: باش
(پرش زمانی به ۳ ساعت بعد)
جیمین: ات دمنوش درست کردم میخوری
ات: اره بیار
جیمین : نامجون و جین شما چطور
جین : من نمیخورم
نامجون : واسه منم بیار
جیمین بفرماید
ات: ممنون راستی کوک چرا نمیاد
جین: بهش زنگ زدم گفت تو راهم نیم ساعت دیگ میرسه
ات: اها
جیمین : ات ولی
ببخشید کم شد پارت بعد جبران میکنم
شرایط ۱۵ لایک
۹.۶k
۱۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.