کتاب سرنوشت

کِتابِ سـَرْنِوِشت

بَرایِ هَـــــر کَـــــسْ چیزیْ نِوِشتْ...

نوبــــــــَتْ بِـــــه ما ..کِهْ رِسیــــــــــدْ...

قَلَـــــمْ اُفتــاد دیگَر هیچیْ نَنِوِشتْ!!!

خَطِ تیرِهْ گُذاشـــــتْ وَ گُفتْ:

تـــــو بــــــــــاش...اسیــــــــــــرِسِـــــرْنوشـت
دیدگاه ها (۱۸)

... تنهایی ینی کسی رو نداشته باشی باهاش درد و دل کنی ...اون ...

باورم نمی‌شد حاج احمد باشد!️تازه رسیده بودم به قرارگاه. همان...

عجب دنیایی شده...!!کوچه ها را بلد شدم ...مغازه ها را...و رنگ...

❤آدم ها که آمدنددلبسته شان که شدیعزم رفتن که کردنداز تقلاهای...

ته خط؟روزی‌ که چشمانت را دیدم آن روز ته خط من بود.چشمانت عمی...

اشکهایم را می‌نويسم خط به خط در دفترم، حال و روز دفترم این ر...

خط و نشان شهردار نیویورک برای ترامپزهران ممدانی در نطق پیروز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط