🍒🌱منی در من میمیرد
🍒🌱منی در من میمیرد
هنگامیکه دیوانگی ام غرق میشود
و شعرهایم همه به تشییعِ پیکرِ
جنونِ غرق شده ام می ایستند!
منی از مختصاتِ جهانِ من کم میشود
وقتی فریادِ تلخِ عقل میپیچد
در شهرِ درونیِ
عاری از احساسم،
و تنهاییِ بدخیمی
میدود در تمامِ من!
منی در من سنگسار میشود
به وقتِ سوگواری شیدایی ام
به جرمِ عریان شدنِ
حرف های خیس خورده ی دلم!
منی در من آوار میشود
وقتی میبوسد عمقِ دلم را
لبِ خونینِ
گلوله ی داغِ نخواستنی دردناک!
منی در من به مصافِ حذف شدن میرود
وقتی گوش شنوای جهانی کَر میشود
و صورِ رسوا شدنِ
شیرین ترین حقیقتِ درونی ام را نمیشنود!
منی در من میسوزد
و منی ققنوس وار
در من دوباره تکثیر میشود
منی بَری از تمامِ من بودن های منِ گذشته ام!
به دور از تمامِ ماجراهای این من بودن!
منی خالی تر از من!🍒🌱
((زهره قادری))
هنگامیکه دیوانگی ام غرق میشود
و شعرهایم همه به تشییعِ پیکرِ
جنونِ غرق شده ام می ایستند!
منی از مختصاتِ جهانِ من کم میشود
وقتی فریادِ تلخِ عقل میپیچد
در شهرِ درونیِ
عاری از احساسم،
و تنهاییِ بدخیمی
میدود در تمامِ من!
منی در من سنگسار میشود
به وقتِ سوگواری شیدایی ام
به جرمِ عریان شدنِ
حرف های خیس خورده ی دلم!
منی در من آوار میشود
وقتی میبوسد عمقِ دلم را
لبِ خونینِ
گلوله ی داغِ نخواستنی دردناک!
منی در من به مصافِ حذف شدن میرود
وقتی گوش شنوای جهانی کَر میشود
و صورِ رسوا شدنِ
شیرین ترین حقیقتِ درونی ام را نمیشنود!
منی در من میسوزد
و منی ققنوس وار
در من دوباره تکثیر میشود
منی بَری از تمامِ من بودن های منِ گذشته ام!
به دور از تمامِ ماجراهای این من بودن!
منی خالی تر از من!🍒🌱
((زهره قادری))
۴.۵k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳