$عشق در نگاه اول♡

پارت2
ات ویو
با کوک و بچه ها رفتیم داخل کلاس میخواستم برم بشینم سر جام ک کوک صدام کردو گفت بشین پیش من و خوب من نمیخواستم برم بشینم ک ملیسا اومد تا خواست بره پیش کوک بشینه سری رفتم کنار کوک نشستم ک ملیسا از حرص قرمز شدو شبیه گوجه شده بودجررر
ویو کوکی
بعده مدرسه با بچه ها میخواستیم بریم بار بخاطر همین زود رفتم خونه ی حموم ۳۰ مینی گرفتم و اومدم بیرون و لباسمو رو پوشیدم و با بچه ها رفتیم بار
ویو کلویی
واییی ات حالا ک با کوک رل زدی تهیونگ رو برای من جور کن
ات:واییی کلویی تو دهن منو سرویس کردی انقدر گفتی تهیونگ تهیونگ
کلویی:اوففف باش
ویو ات
میگم کلویی بیا بریم بار امشب ساعت ۷
کلویی:اوکی بریم پس من زود برم خونه و حاضر شمممم بای بای
ات :بای خر مگس
ویو کلویی
رفتم خونه ی لباس نسبتن باز مشکی پوشیدم و اریشم رو کردم و ساعت ۶و ۳۰ بود منتظر بودم تا ات بیاد
ویو ات
رفتم خونه ی حمام ۲۰ دقیقه ای گرفتم و اومدم و ی لباس مشکی باز پوشیدم ارایشم رو کردم و موهام رو فر کردم و رفتم دنبال کلویی و رفتیم بار وقتی وارد بار شیدیم با چیزی ک دیدم تعجب کردم اون............


شرایط پارت بعد ۱۲تا لایک🖤
۱۵ تا کامنت🤍
۳ فالو💜
دیدگاه ها (۹)

تولدت مبارک نامییییی جذابببب

مسکن من تویی، ژلوفن اداتو درمیاره.

عکس منتشر شده از کوکی عظم 🖤🤍

وقتی بدون اجازه‌ایش با دوستات رفتی بار و اون میفهمه #تنک پارتی

دوپارتی تهیونگ part1موقعیت:روز تولد ات تهیونگ:ات لباساتو بپو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط