پارت

پارت ۸
ویو سوکجین: رفتیم داخل رستوران.
جنگکوک: بچه ها چی میخورید؟
ات: من تئو کبوکی میخورم.
نامجون: من نودل میخورم.
سوکجین: من گوشت خوک میخورم.
جیهوپ: منم کیمباپ میخورم.
تهیونگ: من بیبیم بپ میخورم.
جیمین: من نائنگ میون میخورم.
یوگی: منم بیبی باپ میخورم.
جنگکوم: منم تئو کبوکی میخورم، میرم سفارش بدم
ویو ات: غذا ها رو آوردن، ما شروع به خوردن کردیم
ویو جنگکوک: غذا ها رو خوردیم، الان تقریبا ساعت هشته، شهر بازی ساعت ۹ تعطیل میشه، پس زود تر رفتیم که شهر بازی ساعتش تموم نشه.
ات: بچه ها بیاین اول بریم ترن
همه باهم: اک
ویو نامجون: رفتیم وسایل رو سوار شدیم، تا ما همه چیز رو سوار شیم ساعت ۸:۵۰ دقیقه شد و ما سوار ماشین شدیم و برگشتیم خونه
ویو جیهوپ: ما نمیدونستیم که جیمین به دوستش گفته بود پشت سر ما بیاد، بخواطر همین، ماشین دوست جیمین بود، از ماشین جنگکوک پیاده شدیم و سوار ماشین دوست جیمین شدیم تا جنگکوک و ات مستقیم برن خونشون
پایان پارت۸
دیدگاه ها (۰)

🥺😭😢☹️خداحافظ بی تی اس

👿😈Hi

پارت ۷ویو ات: بلاخره رسیدیم به پارک داپسان و جنگکوک رفت بیل...

بچه ها با دیدن این یه حس عجیبی بهم دست داد

پارت ۱۳راوی: جنگکوک رفت دنبال ات و باهم رفتن خرید، شاید برات...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط