بیبی من p13
+مرسی نایون
☆میگم ات جونم..این پسره کی بود
+ام راستش..
*فلش بک به ¹⁵ دقیقه پیش*
_ببین خانم لی نایون..لطفا حواست به ات باشه
☆با..
_حواست باشه دستشو نبره
☆می..
_غذاشو به موقع بخوره لباساس تمیز بپوشه
☆باش..
_خونتون که پسر نداره هاا
☆نه بخدا من تک و تنهام
_خوبه..باشه دیکه درخواست نکنم
*پایان فلش بک*
☆انقد که این شوهرت به من اسرار کرد حواسم بهت باشه انگار تو بچه دوساله ای
+آخه یکم نگرانه
☆باشه..چیزی میخوری؟
+اره گرسنهامه
☆کیسه رامن رو برداشتم و و شروع کردم به درست کردنه رامن
+نایونا..تو تنها زندگی میکنی
☆اره ات جونم..از وقتی پدر مادرم رفتن تایلند تنهایی تو سئول میمونم
+اوم......
_اصن نمیتونم تحمل کنمم
جک:قربان...خبری رسیده دستمون
_چیه؟.
جک:وقتی سوهو دوربین های خونه دوست همسرتون رو هک کرد متوجه شدیم که چند نفر خونه رو زیر نظر دارن..اما چهره اونا مشخص نبود...
☆میگم ات جونم..این پسره کی بود
+ام راستش..
*فلش بک به ¹⁵ دقیقه پیش*
_ببین خانم لی نایون..لطفا حواست به ات باشه
☆با..
_حواست باشه دستشو نبره
☆می..
_غذاشو به موقع بخوره لباساس تمیز بپوشه
☆باش..
_خونتون که پسر نداره هاا
☆نه بخدا من تک و تنهام
_خوبه..باشه دیکه درخواست نکنم
*پایان فلش بک*
☆انقد که این شوهرت به من اسرار کرد حواسم بهت باشه انگار تو بچه دوساله ای
+آخه یکم نگرانه
☆باشه..چیزی میخوری؟
+اره گرسنهامه
☆کیسه رامن رو برداشتم و و شروع کردم به درست کردنه رامن
+نایونا..تو تنها زندگی میکنی
☆اره ات جونم..از وقتی پدر مادرم رفتن تایلند تنهایی تو سئول میمونم
+اوم......
_اصن نمیتونم تحمل کنمم
جک:قربان...خبری رسیده دستمون
_چیه؟.
جک:وقتی سوهو دوربین های خونه دوست همسرتون رو هک کرد متوجه شدیم که چند نفر خونه رو زیر نظر دارن..اما چهره اونا مشخص نبود...
۵.۱k
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.