~~سناریو-درخواستی~~

وقتی کات کردیم و جفتمون به یه مهمونی دعوتیم و تو مهمونی سگشون میاد سمت ما

نامجون:اوح...پسر پس اینجا بودی کوچولو(رو به سگش)بدون اهمیت بهت میره
♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇
جین:پاپی کوچولوی من کجایی...اوا...خانم کیم؟؟اینجایی؟؟
ا.ت:بله...
جین:با شما نبودم با پاپیم بودم
♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇
شوگا:بهت چشم غره میره و با سردی تمام(رفتاراش)بهت می‌میفهمونه به یه ورشم نیستی(خیانت کرده بودی بهش)
♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇
هوسوک:میاد با یه لبخند محو سگشو برمیداره میره
♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇
جیمین:همونجا بهت میگه بیا باز برگردیم
♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇
تهیونگ:تانیییی کجایییی؟؟؟............عه اینجایی پ...ممنون خانم پارک ک پیداش کردی *بمممم
♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇
جونکوک:مثل نامی
♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇
لایککککک اند فالووووووو
دیدگاه ها (۱)

$سناریو-درخواستی $

حمایت نمیکنیدااا

♤♡سناریو-درخواستی ♤♡

●○سناریو-درخواستی○●

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط