part : ۶

ویو کوک
رفتم دنبال هیونگام که دوباره همون دخترو دیدم ... وا ... یعنی ... نه نه بابا کوک چی می گی پپپسسررر

ویو یوکی
ب.بازم اون پپسسررر
ولی عجیبه چون داینا تا اون پسرو دید جیغ زد

داینا : ججججیییییغغغغ کوووووکککک

یوکی : چی میگی ؟ کرم کردی !؟

سرمو برگردوندم که دیدم همون پسر با دوتا دیگه دارن میان سمت ما .. سرمو یکم کج کردم و دیدم از اون ور دانگو و یول هم دارن میان ... شششتتتت

یول + دانگو = عههه .. ییوووکککیییی

کوک : عه ... همون دختر

یول : شما ... یوکی رو میشناسین ؟

کوک : عه ... همون پسرا

یول + دانگو = عه .. همون پسره

( و بله کل روز داشتن کل کل می کردن که ... )

جین + جیمین : ای باباااااا بسته

یوکی : موافقم

کوک : خب حالااااا .. هیونگ .. جیمین شی .... بریم ( خنده ی خرگوشی )

یول : ای بابا ... چرا برید ... بفرمایید جایجینگاک ... خدمتکار کیم بازم شیرینی درست کرده .... بفرمایید

دانگو : یول راست می گه ... اتفاقاً الان که مهمونم دارید اوکی می شه که

داشتن همینطوری بحس می کردن که ...
دیدگاه ها (۵)

خب ... بفرمایید برای جیمین لاورا

فیک جدید

برای ته ته لاورا 😍🖇🎶🥺

عکس برای یونگی لاورا 💫🥺🎶🖇

فیک کوکpart2▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪^بریم برای ادامه د...

قلب یخیپارت ۵از زبان ا/ت:صبح چشام رو باز کردم، اینجا کجاست؟ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط