پلک هایم

پلک هایم
بی جان شده اند
از تردد همیشگی میان
ساعت و پنجره
و تو هنوز
تصمیم کبرای آمدنت را
نگرفته ای...!

#مهدی_حاتمی
دیدگاه ها (۱)

روزگاری عاشقان هم اَرج و قُربی داشتندآن زمان ها دل شکستن بین...

گفتم به هیچکس دل خود را نمیدهم اما دلم برای همان هیچکس گرفت ...

آنکه می گفت منم بهرِ تو غمخوارترین چه دل آزارترین شد چه دل آ...

جان دلم بردی در قعر جان نشستیمن برکنار رفتم تودر میان نشستیگ...

...دامان تو، بوی آرامشِ صبحگاهی را داردبوی نانِ تازه، بوی خا...

رها🍂 تو ذوق میان چشم هایم هستی برای زیستنتو تنها کسی هستی که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط