اهل شعرم اهل تنهایی و درد

اهل شعرم... اهل تنهایی و درد...
پیشه ام فریاد است!! کاسبم... کاسب دل...
صادراتم شادی... وارداتم غم ودرد...
دوستانی دارم سردتر از سردی برف...
گاه گاهی یخشان میشکند...
گاه گاهی دلشان می سوزد... ولی از روی ترحم...
سر زمینی دارم مردمانش همه دوست. ولی از روی ریا...
خنده ام می گیرد!!!
دلشان مرده ولی، لبشان خندان است...
گله از اهل تماشا دارم... گله از این همه حاشا دارم...
خنده ام می گیرد!!!
من خودم اهل تماشا هستم...
گاه گاهی دلی میسازم، میفروشم به شما...
تا به آواز صداقت که در آن زندانیست دل بی مهر شما تازه شود...
چه خیالی... چه خیالی...
خوب میدانم دلتان بی مهر است...

#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۱)

زلف او بر رخ چو جولان می‌کند مشک را در شهر ارزان می‌کند جوهر...

بر بخت من واژه"جامانده"حک شده است قسمت که نیست صحن شما را کد...

عاشق که باشی شعر شور دیگری دارد لیلی و مجنون قصه ی شیرین تری...

برای شناخت آدما

اهل شعرم… اهل تنهایی و درد…پیشه ام فریاد است!! کاسبم… کاسب د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط