At the time of Yoongi's love
At the time of Yoongi's love
پارت ۱۱
ویو یونگی
منتظر موندم وای خبری از ا.ت نبود .... رفتم دنبالش ...
رفتم جلوی در دستشویی اما نبود ...
همه جا رو گشتم ...هیچ جا پیداش نکردم ...
خیلی نگرانش بودم تا یه اتاق توجهم رو جلب کرد ....
ویو ا.ت
اون مرتیکه همینجور داشتم لبم رو میبوسید و من .....
ترسیده بودم
ار این وضعیتی ک توش بودم خوشم نمیومد
فقط امیدوار بودم یونگی منو پیدا کنه ....
تا اینکه یهو در شکست
یونگی : یاااااا دارید چه غلطی میکنید
یونگی اومد داخل و اون مرتیکه رو از روم بلند کرد و پرت کرد کنار دستام رو باز کرد
یونگی : از کنار من جم نخور
خیلی ترسیده بودم یونگی رفت جلو و تا میتونست همشون رو زد وقتی مبارزه میکرد خیلی ...
اونا رو تحویل پلیس داد و ...
رفتیم
توی ماشین
ا.ت : چطوری اینکار رو کردی
یونگی : چیکار ؟
ا.ت : همشون رو حریف شدی و زدی
یونگی : کار سختی نیست ...
ا.ت : من هیچ مهارتی توی این کار ندارم و همیشه از این چیز ها میترسم میشه به منم یاد بدی ...
یونگی: عم .... باشه حتما ...
خونت کجاست میرسونمت
ویو یونگی
ا.ت رو رسوندم و رفتم خونه
همین ک وارد شدم کوکی و جیمین و تهیونگ عین چی پریدن رو سر کلم
کوکی : خب چی شد تعریف کن
جیمین : اوووو چیکار کردینننن
تهیونگ : بگو دیگه
جین : بزارید بچه بیاد بشینه ...
یونگی : عم .. کار خاصی نکردیم
جیمین: چرت نگو تعریف کن ..
یونگی : هیچی رفتیم بیرون دیگه
کوکی : عههههه
یونگی : حالا بعدا بهتون میگم ...ص
شب وقتی میخواستم بخوابم یهو دیدم تهیونگ و جونگکوک و جیمین مث ازرائیل اومدن بالا سرم ....
کوکی : میگی چی شد یا ....
یونگی : هیچی دو دقه رفتم چن تا مرتیکه ب ا.ت تجاوز کردن
ویمینکوک : چییییی !!!
جیمین : خب تعریف کن
یونگی ماجرا رو میگه
تهیونگ: واووو....
یونگی : جونگکوک ولی فک کنم ت راس میگی
کوکی : چی چی رو ..
یونگی : شاید واقعا عاشق شدم ک با دیدنش قلبم تند میزنه و بهش حس خوبی دارم ....
ویمینکوک : واوووو
جیمین: نمردیم و یونگی عاشق و دیدیم ....
جین : چطونه اینقد سر و صدا میکنید بگیرید بخوابین
کوکی : هیونگ هیونگ یونگی عا.....
( یونگی جلو دهنش رو گرفت)
جین رفت
یونگی: بخدا به کسی گفتید مردید 🔪
ویمینکوک : باش نمیگیم ...
این پارت چطور بود
احساس میکنم دیگه خیلی داره چرتتت میشه اصلا نمد چی بگم والا سعی میکنم یکم .... چمدونم بیخی
خب نظر بدید درباره فیکم حمایت یادتون نرع
.....
پارت ۱۱
ویو یونگی
منتظر موندم وای خبری از ا.ت نبود .... رفتم دنبالش ...
رفتم جلوی در دستشویی اما نبود ...
همه جا رو گشتم ...هیچ جا پیداش نکردم ...
خیلی نگرانش بودم تا یه اتاق توجهم رو جلب کرد ....
ویو ا.ت
اون مرتیکه همینجور داشتم لبم رو میبوسید و من .....
ترسیده بودم
ار این وضعیتی ک توش بودم خوشم نمیومد
فقط امیدوار بودم یونگی منو پیدا کنه ....
تا اینکه یهو در شکست
یونگی : یاااااا دارید چه غلطی میکنید
یونگی اومد داخل و اون مرتیکه رو از روم بلند کرد و پرت کرد کنار دستام رو باز کرد
یونگی : از کنار من جم نخور
خیلی ترسیده بودم یونگی رفت جلو و تا میتونست همشون رو زد وقتی مبارزه میکرد خیلی ...
اونا رو تحویل پلیس داد و ...
رفتیم
توی ماشین
ا.ت : چطوری اینکار رو کردی
یونگی : چیکار ؟
ا.ت : همشون رو حریف شدی و زدی
یونگی : کار سختی نیست ...
ا.ت : من هیچ مهارتی توی این کار ندارم و همیشه از این چیز ها میترسم میشه به منم یاد بدی ...
یونگی: عم .... باشه حتما ...
خونت کجاست میرسونمت
ویو یونگی
ا.ت رو رسوندم و رفتم خونه
همین ک وارد شدم کوکی و جیمین و تهیونگ عین چی پریدن رو سر کلم
کوکی : خب چی شد تعریف کن
جیمین : اوووو چیکار کردینننن
تهیونگ : بگو دیگه
جین : بزارید بچه بیاد بشینه ...
یونگی : عم .. کار خاصی نکردیم
جیمین: چرت نگو تعریف کن ..
یونگی : هیچی رفتیم بیرون دیگه
کوکی : عههههه
یونگی : حالا بعدا بهتون میگم ...ص
شب وقتی میخواستم بخوابم یهو دیدم تهیونگ و جونگکوک و جیمین مث ازرائیل اومدن بالا سرم ....
کوکی : میگی چی شد یا ....
یونگی : هیچی دو دقه رفتم چن تا مرتیکه ب ا.ت تجاوز کردن
ویمینکوک : چییییی !!!
جیمین : خب تعریف کن
یونگی ماجرا رو میگه
تهیونگ: واووو....
یونگی : جونگکوک ولی فک کنم ت راس میگی
کوکی : چی چی رو ..
یونگی : شاید واقعا عاشق شدم ک با دیدنش قلبم تند میزنه و بهش حس خوبی دارم ....
ویمینکوک : واوووو
جیمین: نمردیم و یونگی عاشق و دیدیم ....
جین : چطونه اینقد سر و صدا میکنید بگیرید بخوابین
کوکی : هیونگ هیونگ یونگی عا.....
( یونگی جلو دهنش رو گرفت)
جین رفت
یونگی: بخدا به کسی گفتید مردید 🔪
ویمینکوک : باش نمیگیم ...
این پارت چطور بود
احساس میکنم دیگه خیلی داره چرتتت میشه اصلا نمد چی بگم والا سعی میکنم یکم .... چمدونم بیخی
خب نظر بدید درباره فیکم حمایت یادتون نرع
.....
۵.۰k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.