ناهم

نڪَاهـم
بہ امتـدادِ منـظمِ ڪَام‌هایـت خیـره بود.
و حواسـم پرتِ شنیـدن صدایـت
ڪہ نڪند لا بہ لاے شلـوغی خیـابان‌ها،
فـریادهاے دوره‌ڪَردان محـل،
وعـده‌هاے سـر خـرمن،
ڪَمش ڪنم!
ڪہ لبخنـد زدے...

تـو لبخنـد می‌زنی
و جهـان می‌ایستـد تا تـو را تمـاشا ڪند!
زمان می‌ایستد
و مـن در ثانیہ‌اے قبـل از خنـده‌هایت
ڪَیر افتـاده‌ام...!

#مهران_رمضانیان️💗‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌
دیدگاه ها (۱)

بگذار بگویند مغرور استبگذار بگویند چشم به نگاهِ هیچکس نمی دو...

زن ها گـاهی تمامی دنیایشان رامیان چاردیـواری آغوش یک مرد جست...

حرامم باشداگر با داشتن عشقی چون تواگر بعد از دل بستن به توچش...

بـــهار ؛مي تواند نام " تـ❣ــو " باشدوقتي ڪہدر همهمہ ے سبزِ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط