دستش روی قلبم بود ..
دستش روی قلبم بود ..
هر وقت میفهمید حالم خوش نیست ؛ همین کار ُ میکرد ..
میگفت : من از زبونت که نمیتونم حرف بکشم ، ولی قَلبت با من حرف میزنه
راست میگفت ؛ با قلبم خیلی رفیق بود ..
موهاش رو از جلویِ صورتش کنار زدم و گفتم : به حرفاش گوش کردی ؟! چی میگه ؟!
خندید ُ گفت : خصوصیِ ..
سرش رو گذاشت رو قلبم و شروع کرد آروم حرف زدن ؛ نمیدونستم چی داره میگه ولی انگار داشتن با هم درد و دل میکردن ..
دوربین سلفیِ گوشی رو روشن کردم و گرفتم بالای ِ سرش ؛ میخواستم ببینم داره چیکار میکنه ..
داشت پوست لبش رو می کَند ؛ سرش رو از روی ِ سینهم بلند کردم و گفتم : لبهات رو ببین ، خون اومد ؛ باز داری ناراحتیت رو سَر شراب های من خالی میکنی ؟!
صورتش رو آورد جلو و گفت : چیه ؟! شراب خونی دوست نداری ؟! ..
یه پیک ؛ دو پیک ؛ ده پیک
حالم که جا اومد تو بغلم دراز کشید ؛ بهش گفتم : قلبم چیزی بهت نگفت ؟!
یه لبخند زد ُ گفت : قلبت میگه خسته ای ..
میخوای بریم سفر ؟!
گفتم : سفر نه ؛ دلم بیخبری میخواد از همه چی ، از همه کس ؛ بریم یه جای ِ دور ؛ یه جا خودم باشم ُ خودت ..
یه جهان دو نفره ؛ خسته م از شلوغی .
رفت تو فکر ..
شروع کرد پوست لبش رو کندن
دستش ُ گرفتم و گفتم : باتوام ، بریم یه جای ِ دور ؟!
_کپشن از داش اسی با مرام💛
https://wisgoon.com/dozham
•••
#عاشقانه_خاص#بیو#سریال#موزیک#تکس#کلیپ#ادیت#زیبا#سردار #دلها#سینمایی#گل#پروفایل#رستوران#غذا#محلی#لایک#شات#فالو#زیبایی#طبیعت#کیک#استان#آبشار#مشاوره#کنکور#معرفی_کتاب#سال_نوروز#مذهبی#محرم#گربه
#گل_پیچک
هر وقت میفهمید حالم خوش نیست ؛ همین کار ُ میکرد ..
میگفت : من از زبونت که نمیتونم حرف بکشم ، ولی قَلبت با من حرف میزنه
راست میگفت ؛ با قلبم خیلی رفیق بود ..
موهاش رو از جلویِ صورتش کنار زدم و گفتم : به حرفاش گوش کردی ؟! چی میگه ؟!
خندید ُ گفت : خصوصیِ ..
سرش رو گذاشت رو قلبم و شروع کرد آروم حرف زدن ؛ نمیدونستم چی داره میگه ولی انگار داشتن با هم درد و دل میکردن ..
دوربین سلفیِ گوشی رو روشن کردم و گرفتم بالای ِ سرش ؛ میخواستم ببینم داره چیکار میکنه ..
داشت پوست لبش رو می کَند ؛ سرش رو از روی ِ سینهم بلند کردم و گفتم : لبهات رو ببین ، خون اومد ؛ باز داری ناراحتیت رو سَر شراب های من خالی میکنی ؟!
صورتش رو آورد جلو و گفت : چیه ؟! شراب خونی دوست نداری ؟! ..
یه پیک ؛ دو پیک ؛ ده پیک
حالم که جا اومد تو بغلم دراز کشید ؛ بهش گفتم : قلبم چیزی بهت نگفت ؟!
یه لبخند زد ُ گفت : قلبت میگه خسته ای ..
میخوای بریم سفر ؟!
گفتم : سفر نه ؛ دلم بیخبری میخواد از همه چی ، از همه کس ؛ بریم یه جای ِ دور ؛ یه جا خودم باشم ُ خودت ..
یه جهان دو نفره ؛ خسته م از شلوغی .
رفت تو فکر ..
شروع کرد پوست لبش رو کندن
دستش ُ گرفتم و گفتم : باتوام ، بریم یه جای ِ دور ؟!
_کپشن از داش اسی با مرام💛
https://wisgoon.com/dozham
•••
#عاشقانه_خاص#بیو#سریال#موزیک#تکس#کلیپ#ادیت#زیبا#سردار #دلها#سینمایی#گل#پروفایل#رستوران#غذا#محلی#لایک#شات#فالو#زیبایی#طبیعت#کیک#استان#آبشار#مشاوره#کنکور#معرفی_کتاب#سال_نوروز#مذهبی#محرم#گربه
#گل_پیچک
۲۰.۶k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲