حسین آرام جانم
حسین آرام جانم:
Sadat.R:
شب تـاسـوعا
مشک را که پر آب کرد
از خوشحالی حتی حواسش نبود
دستانش را بریده اند
بعد از ریخته شدن آب هم
آنقدر ناراحت بود که باز فرصت نکرد
سراغی بگیرد از بازوانش
فقط وقتی امام حسینﷺ
آمد بالای سرش
می خواست دست به سینه
سلام دهدکه تازه فهمید دستانش نیستند سلام برعبد صالح خدا
لبیک یا عباس ﷺ
🏴 🏳 🏴 🏳 🏴 🏳 🏴 🏳
https://telegram.me/joinchat/CdyvIUD5xKTwTUuJsrmLMQ
Sadat.R:
شب تـاسـوعا
مشک را که پر آب کرد
از خوشحالی حتی حواسش نبود
دستانش را بریده اند
بعد از ریخته شدن آب هم
آنقدر ناراحت بود که باز فرصت نکرد
سراغی بگیرد از بازوانش
فقط وقتی امام حسینﷺ
آمد بالای سرش
می خواست دست به سینه
سلام دهدکه تازه فهمید دستانش نیستند سلام برعبد صالح خدا
لبیک یا عباس ﷺ
🏴 🏳 🏴 🏳 🏴 🏳 🏴 🏳
https://telegram.me/joinchat/CdyvIUD5xKTwTUuJsrmLMQ
- ۴۴۰
- ۱۹ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط