کوچولویی دو سیب در دست داشت

کوچولویی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:
یکی از سیب هاتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید!
سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده
اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان!
این یکی ، شیرین تره!
مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود.
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۵)

گفتم غم تو دارم (😔 )گفتا درک دوباره (😊 )گفتم که ماه من شو (🌙...

جدیدترین ﻋﻠل ﻣﺮﮒ ﻭ ﻣﯿﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ😂 ﺫﻭﻕ ﻣﺮﮒ – ﻋﻠﺖ : اجازه ورود ...

#تلنگر زمان، سکه زندگی تو است. تنها سکه ای که داریو فقط تو م...

اگه نباشی این دل بد جور بی قرارت میشه ♥ ️‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط