.
.
آمدم باز و سخن با تو فراوان دارم
باز دست تهی و پای گریزان دارم
باز می باری و می بخشی و میهمان داری
باز می بارم و مواجم و طوفان دارم
کاش یک لحظه کرَم کرده نگاهم بکنی
من که هر ثانیه نجوای رضاجان دارم
دست از عالم و آدم به امیدت شستم
باز هم دست به دامان تو سلطان دارم
سر و سامان دلم جز به پریشانی نیست
تا پریشان تو هستم سر و سامان دارم
تو که لیلا شدی و هجر روا میداری
من که مجنون شدم و رو به بیابان دارم
همه دارییم اشکیست که اینجا جاریست
کم بضاعت شده، امید به احسان دارم
بعد از آن شب که حرم بودم و باران بارید
خاطرات خوشی از بارش باران دارم
حس من موقع پابوسیّت آقا این است
که به لب زمزمه آیه قرآن دارم
پ ن:
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ..
آمدم باز و سخن با تو فراوان دارم
باز دست تهی و پای گریزان دارم
باز می باری و می بخشی و میهمان داری
باز می بارم و مواجم و طوفان دارم
کاش یک لحظه کرَم کرده نگاهم بکنی
من که هر ثانیه نجوای رضاجان دارم
دست از عالم و آدم به امیدت شستم
باز هم دست به دامان تو سلطان دارم
سر و سامان دلم جز به پریشانی نیست
تا پریشان تو هستم سر و سامان دارم
تو که لیلا شدی و هجر روا میداری
من که مجنون شدم و رو به بیابان دارم
همه دارییم اشکیست که اینجا جاریست
کم بضاعت شده، امید به احسان دارم
بعد از آن شب که حرم بودم و باران بارید
خاطرات خوشی از بارش باران دارم
حس من موقع پابوسیّت آقا این است
که به لب زمزمه آیه قرآن دارم
پ ن:
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ..
۶۷۴
۰۳ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.