من ریشه ی این خاکم تو لحظه ی چیدن ها

من ریشه ی این خاکم. تو لحظه ی چیدن ها.
بوییدن و بگذشتن. از باغ اقاقیها.
از اشک گل لاله. پیوستن دریاها.
من لحظه ی دیدارم . تو وقت گذشتن ها.
تو زخمه ی هر سازی. من ناله ی گفتن ها.
در ساکت چشمانت. فریاد شکستن ها.
من زائر درگاهت. تو عذر رسیدن ها.
دیدگاه ها (۲)

شاه بودم . فقط چشمان تو را می خواستم و به خاک نشستم. سیزیف

در عجب بودم چه طور آدم‌ها بعد از این همه رنج و درد و ماجرا و...

تازه فهمیدم خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران ابراز...

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط