نجوا با خدا

نجوا با خدا
حاج میثم مطیعی
الهی این من این جرم و خطایم

رهم دادی، مکن دیگر رهایم
بگیر از من مرا، اما نه از خود
بسوز اما مساز از خود جدایم
تو را گم کردم و خود گشته‌ام گم
صدایم کن صدایم کن صدایم
به من گفتند از اول عبد «هو» باش
چه باید کرد من عبد هوایم
تو آن ربی که با عبدت رفیقی
من آن خارم که با گل آشنایم
گنه کردم، نکردم شرم از تو
نمی‌دانم کجا رفته حیایم؟
خجالت می‌کشیدم بازگردم
تو گفتی باز هم سویت بیایم
نبودم عبد تا عبدم بخوانی
نگویم بنده‌ام، گویم گدایم
سیه رویم مگر از لطف و رحمت
بشـویی بـا غبـار کربـلایـم

http://meysammotiee.ir/post/8
دیدگاه ها (۴)

قسم به فیض شهادت، قسم به سرخی خون،به خیبر و نی، هور و جزیره ...

ﺳﻌﻴﺪ ﺑﻴﺎﺑﺎﻧﮐﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ میان خاک سر از آسمان ...

نجوا با امام زمان میثم مطیعی برگرد ای توسل شب زنده دارها ...

شــــــهادت امام رضا(ع) بنا بر روایتبر تمامی شـــــــیعیان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط