شعر که می نویسمتشبیهات گریه می کنند...استعاره ها ناله می زنند...ماه و خورشیددریا و جنگل شب و روزابر و بارانهمه و همه از دستم شاکی انددقیقا،کائنات از شعرم شاکی وشعر من از " تو "سخت خواهد بود حسابت با " کائنات " !