پارت نود شش غریبه آشنا
#پارت_نود_شش #غریبه آشنا
چانیول:
وای چانیول من از دست تو چیکار کنم،نگا چی میگه مجبور شدم برقصم...آخه من خجالت میکشم...میتونم برقصم ولی خب خجالت میکشم...همیشه وقتی تمرین پسرا رو میدیدم واسه خودم انجامش میدادم،اما من ک مثل سهون نمیتونم باشم
چانیول:خب شروع کن
موزیک شروع شد منم سعی کردم خجالت نکشم و برقصم...وقتی تموم شد ایستادم...همه با بهت نگام میکردن
+خیلی بد بود میدونم....من ک گفتم نرقصم...بلد نبودم...تقصیر چانیول بود...آبرومو برد...الان همش میخوای مسخرم کنی آره؟خیلز نامردی
چانیول:یکم ببند دهنتو
سوهو:عالی بود
کای:خیلیییی
+خودتونو مسخره کنیددد هااا
بکهیون:ئونسو کی یاد گرفتی ک من نفهمیدم
+چی
دی او:تو خیلی خوب میرقصی
+واقعی میگید
ژیومین:اهوم
گوشی سوهو زنگ زد
سوهو:بله بفرمایید
+بله من دوستشم
+تصادف کردههه؟حالش خوبه؟
+باشه باشه سریع خودمو میرسونم
ئونسو:چی شده اوپا؟
+چیزی نیست
چن:کی تصادف کرده؟
کای:حرف بزنن هیونگگگ
+سهون
چانیول:ای وای
ئونسو:اوپاا
بکهیون:سوهو بدووو بریم بیمارستان
ئونسو:منم میخوام بیام
بکهیون:تو کجا بیای؟
+منم میام...خواهش میکنم،منم همراهتون ببرید
سوهو:ژیومین وایمیسی اینجا؟
ژیومین:من خودم میخوام بیام
سوهو:همه باهم ک نمیشه بریم،چیزیش نیست
ژومین:خیلی خب من میمونم ولی خواهش میکنم خبر بده بهم
سوهو و بکهیون و چانیول و کای رفتن...منم فقط گریه میکردم...چن اومد پیشم
چن:گریه نکن آجی چیزی نیست...نترس،خوب میشه
اوپا ژیومین چشماش پر بود از اشک...
+اوپا منو مبردن باهاشون...
دی او:ئوسو عریزم بلند شو بریم خوابگاه چیزی نیست نترس هیچی نیست دیدی ک نگفت چیزی شده اگه اتفاق بدی براش افتاده بود میگفتن بهش باشه عزیزم؟
+باشه
دی او:هیونگ بریم
ژیومین:آره بریم
چن دستشو گذاشت تو کمرم و باهم رفتیم خوابگاه منتظر خبر بچه ها...میدونستم بیخودی دلم شور نمیزنه
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
چانیول:
وای چانیول من از دست تو چیکار کنم،نگا چی میگه مجبور شدم برقصم...آخه من خجالت میکشم...میتونم برقصم ولی خب خجالت میکشم...همیشه وقتی تمرین پسرا رو میدیدم واسه خودم انجامش میدادم،اما من ک مثل سهون نمیتونم باشم
چانیول:خب شروع کن
موزیک شروع شد منم سعی کردم خجالت نکشم و برقصم...وقتی تموم شد ایستادم...همه با بهت نگام میکردن
+خیلی بد بود میدونم....من ک گفتم نرقصم...بلد نبودم...تقصیر چانیول بود...آبرومو برد...الان همش میخوای مسخرم کنی آره؟خیلز نامردی
چانیول:یکم ببند دهنتو
سوهو:عالی بود
کای:خیلیییی
+خودتونو مسخره کنیددد هااا
بکهیون:ئونسو کی یاد گرفتی ک من نفهمیدم
+چی
دی او:تو خیلی خوب میرقصی
+واقعی میگید
ژیومین:اهوم
گوشی سوهو زنگ زد
سوهو:بله بفرمایید
+بله من دوستشم
+تصادف کردههه؟حالش خوبه؟
+باشه باشه سریع خودمو میرسونم
ئونسو:چی شده اوپا؟
+چیزی نیست
چن:کی تصادف کرده؟
کای:حرف بزنن هیونگگگ
+سهون
چانیول:ای وای
ئونسو:اوپاا
بکهیون:سوهو بدووو بریم بیمارستان
ئونسو:منم میخوام بیام
بکهیون:تو کجا بیای؟
+منم میام...خواهش میکنم،منم همراهتون ببرید
سوهو:ژیومین وایمیسی اینجا؟
ژیومین:من خودم میخوام بیام
سوهو:همه باهم ک نمیشه بریم،چیزیش نیست
ژومین:خیلی خب من میمونم ولی خواهش میکنم خبر بده بهم
سوهو و بکهیون و چانیول و کای رفتن...منم فقط گریه میکردم...چن اومد پیشم
چن:گریه نکن آجی چیزی نیست...نترس،خوب میشه
اوپا ژیومین چشماش پر بود از اشک...
+اوپا منو مبردن باهاشون...
دی او:ئوسو عریزم بلند شو بریم خوابگاه چیزی نیست نترس هیچی نیست دیدی ک نگفت چیزی شده اگه اتفاق بدی براش افتاده بود میگفتن بهش باشه عزیزم؟
+باشه
دی او:هیونگ بریم
ژیومین:آره بریم
چن دستشو گذاشت تو کمرم و باهم رفتیم خوابگاه منتظر خبر بچه ها...میدونستم بیخودی دلم شور نمیزنه
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
۶.۶k
۲۸ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.