بارخدایا!
بارخدایا!
پس از تو می خواهم که
به حرمت گنجینه پنهان نام هایت و به زیبایی ات که پرده ها آن را پوشانده اند،
بر این جان بی تاب من و این یک مشت استخوان ناتوان، رحمت آوری زیرا که...
گرمای خورشیدت را بر نمی تابد، پس چگونه بر آتش دوزخ تاب آرد؟
و زمانی که یارای شنیدن بانگ تندرت را ندارد، چگونه بانگ خشم تو را برتابد؟
پس از تو می خواهم که
به حرمت گنجینه پنهان نام هایت و به زیبایی ات که پرده ها آن را پوشانده اند،
بر این جان بی تاب من و این یک مشت استخوان ناتوان، رحمت آوری زیرا که...
گرمای خورشیدت را بر نمی تابد، پس چگونه بر آتش دوزخ تاب آرد؟
و زمانی که یارای شنیدن بانگ تندرت را ندارد، چگونه بانگ خشم تو را برتابد؟
۱۷
۲۹ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.