داستانکوتاهصوتی

#داستان_کوتاه_صوتی
خدمتکار و مرد ثروتمند

مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود.
با اینکه از همه ثروتهای دنیا بهره‌مند بود، هیچـگاه شاد نبود.
او خدمتکاری داشت که ایمان درونش موج میزد.

روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت:
"ارباب ... آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از به دنیا آمدن شما، جهان را اداره می‌کرد؟"
او پاسخ داد: "بله"

خدمتکار پرسید: ....
"آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید هم، آن را همچنان اداره می‌کند؟"
ارباب دوباره پاسخ داد: "بله"

خدمتکار گفت:
"پس چطور است به خدا اجازه بدهید وقتی هم که شما در این دنیا هستید، او آن را اداره کند..."
دیدگاه ها (۲)

نیایش شبانگاهیخدای خوب من ...فردایم را به تو می‌سپارمناامیدی...

صبح و زندگی تون به خیر و سلامتی

یا باب الحوائج قمر بنی هاشم

عاشق عشق باش که معشوق همه جا هست …یادت باشد که معشوق می‌‌توا...

❀°🌸°❀°‌🌸°❀°°🌸°❀°°❀°#همسران➖یکی از اشتباهات زوجین این است که ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت اول :همانطور که شاهدید،مدتی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط