ای شوق بی کرانۀ شب های جمعه ام

ای شوق بی کرانۀ شب های جمعه ام

تنهاترین بهانۀ شب های جمعه ام

از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم

گرم است آشیانۀ شب های جمعه ام

هر هفته التماس تو را دارم از خدا

با نالۀ شبانۀ شب های جمعه ام

سنگینی گناه مرا می کشد به دوش

دریای عفو شانۀ شب های جمعه ام

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

نجوای عاشقانۀ شب های جمعه ام

در کربلا؟ مدینه؟ کجا گریه می کنی

آقای بی نشانۀ شب های جمعه ام

انگار بی مقدمه کرب و بلاییم

وقتی گدای خانۀ شب های جمعه ام

از سفرۀ حسین بلندم نکن که من

محتاج آب و دانۀ شب های جمعه ام


دیدگاه ها (۱)

جمعه شد اما نمیدانم که دلدارم کجاست!من خریدارش شدم زنبیل ِبا...

مراقب آدمهای "آرام" زندگیتان باشید،آنهایی که "گوش" میدهند،دی...

راستی یادمان باشدکه:پشت زیباترین لبخند بیشترین رازها نهفته ا...

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدیچه بغضها که در گلو رسوب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط