نگاهت چون ابــرِ
#پایـیزی آن هنگام ڪه در حوالیم پرسه میزنے
تنـم به لرزش میفتد
ابرها بخـار میشوند
و
#بـارانِ هوست برسـرم میبـارد
#من همچون درختی ڪه برگهایش از هجوم بادها بپایش مـیریزند
عـریان میشوم
تا زیرِ چتـرِ آغوشت پناهم دهی
و من سیلِ وحشی هوست را
مهار ڪنم
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.