گفت و گوهای شبانه با کودک درون
گفت و گوهای شبانه با کودک درون
اون : میشه نخوابی ؟
من : خستم از صبح سر کار بودم دختر جون
اون: واسم یکم کتاب بخون
من : کتاب ؟ چه کتابی؟
اون : مثلاً شازده کوچولو
من : تو که اونو حفظی
اون : اهوم
من : پس چی ؟
اون : می خوام تو برام بخونیش
من : خب باشه ولی تو که حفظی اون کتابو
اون : اما تو نه ! یادت میره تا آخرش در مقابل کسی که اهلیش کردی مسئولی
#ارغوان_جهانگیری
#گفتگو_با_کودک_درون
اون : میشه نخوابی ؟
من : خستم از صبح سر کار بودم دختر جون
اون: واسم یکم کتاب بخون
من : کتاب ؟ چه کتابی؟
اون : مثلاً شازده کوچولو
من : تو که اونو حفظی
اون : اهوم
من : پس چی ؟
اون : می خوام تو برام بخونیش
من : خب باشه ولی تو که حفظی اون کتابو
اون : اما تو نه ! یادت میره تا آخرش در مقابل کسی که اهلیش کردی مسئولی
#ارغوان_جهانگیری
#گفتگو_با_کودک_درون
۳.۰k
۰۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.