🔆نذر تاجر
🔆نذر تاجر
در زمان حضرت داوود علیهالسلام زنی با سه قرص نان و سه کیلو جو، در کوچه به فقیری رسید. پس سه قرص نان را به فقیر داد و پیش خود گفت: جو را آرد میکنم و از آن نان تهیه میکنم.
⚡️جو را به سر گرفت؛ در کوچه بادی وزید و تمام جو او به زمین افتاد و باد آن را برد. زن تعجّب کرد، یعنی چه؟! آیا نتیجه #صدقه این است؟!
خدمت داوود پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم آمد و مطلب را به عرض رسانید. فرمود: «نزد فرزندم سلیمان برو تا حکمت آن را بگوید.» حضرت سلیمان علیهالسلام هزار درهم به آن زن داد زن نزد داوود علیهالسلام آمد و پاداش او را به عرض رسانید.
⚡️فرمود: «برو پولش را رد کن و بگو علّت اینکه جو را باد برد، چیست؟» نزد حضرت سلیمان علیهالسلام آمد و طالب علّت شد. حضرت سلیمان علیهالسلام فرشتهی موکّل باد را طلبید و از او پرسید.
⚡️فرشته عرض کرد: «تاجری که ثروت بسیار داشت، در بیابان وامانده و خوراکش تمام شد، با خدا نذر کرد که اگر غذایی از کسی به او برسد، یکسوم ثروت خود را به او بدهد، ما جو این زن را به او رساندیم، او نان درست کرد و خورد، بر او واجب شد به وطن خود برسد و به نذرش عمل کند.»
⚡️سلیمان علیهالسلام آن تاجر را احضار کرد و تاجر اقرار کرد و زن هم حاضر شد و تاجر ثلث (یکسوّم) مالش را که معادل سه هزار و شصت دینار بود، به زن داد.
👈بعد حضرت داوود علیهالسلام به فرزندش سلیمان علیهالسلام فرمود: «ای فرزندم! کسی که #تجارت_پرسود میخواهد، با خدای کریم #معامله کند.»
📚(داستانها و پندها، ج 8، ص 131 -وقایع الایام (صیام)، ص 234)
💯
در زمان حضرت داوود علیهالسلام زنی با سه قرص نان و سه کیلو جو، در کوچه به فقیری رسید. پس سه قرص نان را به فقیر داد و پیش خود گفت: جو را آرد میکنم و از آن نان تهیه میکنم.
⚡️جو را به سر گرفت؛ در کوچه بادی وزید و تمام جو او به زمین افتاد و باد آن را برد. زن تعجّب کرد، یعنی چه؟! آیا نتیجه #صدقه این است؟!
خدمت داوود پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم آمد و مطلب را به عرض رسانید. فرمود: «نزد فرزندم سلیمان برو تا حکمت آن را بگوید.» حضرت سلیمان علیهالسلام هزار درهم به آن زن داد زن نزد داوود علیهالسلام آمد و پاداش او را به عرض رسانید.
⚡️فرمود: «برو پولش را رد کن و بگو علّت اینکه جو را باد برد، چیست؟» نزد حضرت سلیمان علیهالسلام آمد و طالب علّت شد. حضرت سلیمان علیهالسلام فرشتهی موکّل باد را طلبید و از او پرسید.
⚡️فرشته عرض کرد: «تاجری که ثروت بسیار داشت، در بیابان وامانده و خوراکش تمام شد، با خدا نذر کرد که اگر غذایی از کسی به او برسد، یکسوم ثروت خود را به او بدهد، ما جو این زن را به او رساندیم، او نان درست کرد و خورد، بر او واجب شد به وطن خود برسد و به نذرش عمل کند.»
⚡️سلیمان علیهالسلام آن تاجر را احضار کرد و تاجر اقرار کرد و زن هم حاضر شد و تاجر ثلث (یکسوّم) مالش را که معادل سه هزار و شصت دینار بود، به زن داد.
👈بعد حضرت داوود علیهالسلام به فرزندش سلیمان علیهالسلام فرمود: «ای فرزندم! کسی که #تجارت_پرسود میخواهد، با خدای کریم #معامله کند.»
📚(داستانها و پندها، ج 8، ص 131 -وقایع الایام (صیام)، ص 234)
💯
۱.۹k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲